انگیزشی |داستان‌های کوتاه انگیزشی|

  • نویسنده موضوع Ash;
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 603
  • کاربران تگ شده هیچ

RiRa-M

گوینده انجمن + مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/11/20
ارسالی‌ها
2,416
پسندها
18,151
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #11
#داستان_کوتاه_انگیزشی_افراد_موفق

ریچارد برنسون، موسس شرکت ویرجین: با ایجاد کار، ثروت خود را افزایش دهید

1631474682000.png

سر ریچرد برنسون از اختلال شدید در خواندن (ديسلكسى‌) رنج می برد اما او از این نقص خود به عنوان بزرگ ترین توانایی خود بهره گرفت. برنسون موسسه ویرجین را به عنوان صندوق سرمایه گذاری راه اندازی کرد که روی شرکت های کوچک و ایده های ناب سرمایه گذاری می کند.

او هرگز کمپانی های دیگری از ویرجین راه اندازی نکرد زیرا توان مدیریت آنها را نداشت. او می گوید: من اگر می توانستم ترازنامه ها را بخوانم هرگز به جایگاه کنونی خود نمی رسیدم.
 
امضا : RiRa-M

RiRa-M

گوینده انجمن + مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/11/20
ارسالی‌ها
2,416
پسندها
18,151
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #12
#داستان_کوتاه_انگیزشی_افراد_موفق

استیو جابز، موسس اپل: هیچ چیز به اندازه شکست موجب موفقیت نمی شود

1631474831696.png

استیو جابز در دهه 1980 میلادی ایده ای از تصویر سه بعدی در سر داشت که همه صنایع دفاع، نفت و پزشکی را دگرگون کند. اما او در ایده پردازی خود اشتباه کرد و برای این اشتباه میلیون ها دلار از سرمایه شخصی خود را از دست داد و در سال 1991 میلادی، کمپانی 125 هزار دلاری پیکسار را تعطیل کرد.

در آن زمان، تنها سود حاصل از پیکسار، تیم کوچکی از انیماتورهایی بود که از نرم افزار پیکسار برای برای ساخت تبلیغات کامپیوتری تلویزیون بهره می گرفتند. همین گروه بعدها کارتون داستان اسباب بازی ها را تولید کردند. هنگامی که جابز در سال 2011 میلادی درگذشت،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : RiRa-M

RiRa-M

گوینده انجمن + مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/11/20
ارسالی‌ها
2,416
پسندها
18,151
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #13

سی سال استغفار بخاطر یک الحمدلله!

1631474945985.png

عارفی سی سال مرتب ذکر می‌گفت: استغفرالله.
مریدی به او گفت:چرا این‌همه استغفار می‌کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم؟
جواب داد:سی سال استغفار من بخاطر یک الحمد لله نابجاست!
روزی خبرآوردند بازار بصره آتش گرفته،
پرسیدم:حجره من چه؟
گفتند: مال شما نسوخته؛ گفتم: الحمدلله
معنی اش این بود که مال من نسوزد،مال مردم به درک!
آن الحمدلله از سرخودخواهی بود، نه خداخواهی ...
 
امضا : RiRa-M

RiRa-M

گوینده انجمن + مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/11/20
ارسالی‌ها
2,416
پسندها
18,151
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #14

ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺑﮑﺶ...

1631475232620.png


ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺣﺸﺮﻩ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﺮﮐﻪ، ﺯﯾﺮ ﺁﺏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺕ مي ترﺳﯿﺪﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺑﻤﯿﺮﻧﺪ .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻧﺪﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺍﺯ ﺳﺎﻗﻪ ﯾﮏ ﻋﻠﻒ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻦ ﮐﺮﺩ، ﻫﻤﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺎﯾﺪ ﺍﻭ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﺣﺸﺮﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﻧﮕﺸﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺸﺮﻩ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺁﺏ ﺭﺳﯿﺪ ﻧﻮﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻣﻘﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﺑﺮﮒ ﺁﻥ ﮔﯿﺎﻩ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ .

ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﻨﺠﺎﻗﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ .
ﺣﺲ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﺎﻻ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺑﻮﺩ . ﺳﻨﺠﺎﻗﮏ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﺑﺮﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻟﺬﺗﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : RiRa-M

RiRa-M

گوینده انجمن + مدیر بازنشسته
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/11/20
ارسالی‌ها
2,416
پسندها
18,151
امتیازها
48,373
مدال‌ها
27
سطح
24
 
  • #15

ما چقدر فقیر هستیم!

ما چقدر فقیر هستیم

روزی یک مرد ثروتمند پسر بچه ی کوچکش را به یک روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند . آن دو ، یک شبانه روز در خانه ی محقر یک روستایی مهمان بودند.
-
-
-
-
در راه بازگشت و در پایان سفر مرد از پسرش پرسید : نظرت در مورد مسافرتمان چه بود ؟

پسر پاسخ داد : عالی بود پدر !
پدر پرسید : آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد : بله پدر !

و پدر پرسید :چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : RiRa-M

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا