متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران دیوانه منم،عشق تویی در قفس باد/ Snakespider کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Snakespider
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 532
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Snakespider

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
50
پسندها
606
امتیازها
3,863
مدال‌ها
8
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام : دیوانه منم عشق تویی در قفس باد
شاعر : Snakespider کاربر انجمن یک رمان

دل به تو دادم که ببینم زمان
در نفس عشق چه ها می کند

در ره تو بوسه به جان میزنم
جان که سراب است
سلامت تو را

خار شدم،گل نشدی بهر من
من نشدم یار تو را، دین من

ابر شدم وصل نبودم به تو
ماه شدم گرد تو دیرین من
@zahra.yasamam.so
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Snakespider

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
50
پسندها
606
امتیازها
3,863
مدال‌ها
8
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #2
راهی ام
راهی ام من تا بیابم کوبه ی قلب تورا
تا ببینم این همه سردی کجا می آید از

در کنار ماه بنشستی کجا خوانی مرا
مانده ام من منتظر ساقی سودا نفس
 

Snakespider

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
50
پسندها
606
امتیازها
3,863
مدال‌ها
8
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #3
مانده در راهم بگو درویش جان فرسا کجاست
دوش در دربار ،بیماری بگو درمان کجاست

شاه را رگ جنگلی را شیر سلطانی کند
مرگ درمان خموشی بود گو سامان کجاست

گوهر گردی نفس میخواست را صاحب عجل
جان به جانم شد بگو کوی ثمر خواهی کجاست
 

Snakespider

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
50
پسندها
606
امتیازها
3,863
مدال‌ها
8
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #4
دیشب که دلم با تو سحر کرد

از فکر تو بیچاره حذر کرد


از دست دل و دیده و عقلم شده بی خواب

کاین یار دل انگیز چه ها با دل و سر کرد


من صاحب سودا و تو هم راز صدایی

ثابت نکند اشک که یارم چه ز بر کرد
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Alef_Gaf

Snakespider

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
50
پسندها
606
امتیازها
3,863
مدال‌ها
8
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #5
شیدای تو ام دلبر طناز تویی تو
افسون سحر گاه ملایک همه ای تو

شبها که مرا خواب به چشمم نمی آید
صد حیله ز فکرم گذرد هر صده ای تو
 

Snakespider

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
50
پسندها
606
امتیازها
3,863
مدال‌ها
8
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #6
وقتایی زمان از گم شدن بین دو چشمای تو راضی بود
تو قصه گذر می کرد
دست وقتی به چشمات میرسید چشماشو تر میکرد
همین گیتی که میبینی مث رقصاصه می گرده
زمان رو زیر و رو کرده تو رو دیده گذر کرده
 

Snakespider

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
50
پسندها
606
امتیازها
3,863
مدال‌ها
8
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #7
سرخ میخوابم ولی افسوس بیداری نیم
از جهانم من بدر دروازه ی بیخوابی ام
دلبرم از راه دوری آمد اما ناز کرد
درد من سر باز کرد
گل مرا آغاز کرد
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
7
بازدیدها
646
عقب
بالا