اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار یک دیوانه |shohreh کاربر انجمن یک رمان

[Shohreh_elah]

یادش بخیر که دیگر بخیر نمی‌شود
دیگر پرنده‌ام مایل به سیر نمی‌شود
مارا خداحافظ و آن دیگران سلام
کاو لایق کسی مگر به غیر نمی‌شود
[شهره]

 

[Shohreh_elah]

‌نام شعر: بی راه
از من چه‌کس دارد خبر\آرد خبر، آرد خبر!
کز زلف پیچاپیچ‌او\زین شام کی زاید سحر؟
زان رخ نباشد راهِ رو\کین راه رو، بی راه رو!
کین مردمان سرگشته سو\زین چاه رو،بی گاه رو
بی دیده را آواز سو\زین دیده جز آواز کو؟
زان لاله دارد، جفت، رو\ در سینه، خود، غماز جو!
چون نفحه مانَد صور، با/ لبخند عقبی می‌کند
کین مرده در ایجادِ او/ ایجاد، پیدا می‌کند
[شهره]

 

[Shohreh_elah]

نام شعر: دایره
من به یک گوشه‌ی چشمی شده‌ام دیوانه
وای بر آن‌ که به زلفت گذرش افتاده
هرکه م**س.ت از تو نگر، بی خبر از میخانه
کین دل از جام عسل، می‌شده مر، بی‌باده
بی‌فغانم! چو که از چاره شدم بی‌چاره
کز عسل،نیش، ز صد نحل، به تن پیرایه
نقش ما دایره، بی گردش هر نقاله
منتها نیست، به خود چرخ زند، سیاره
شهره
ت:۹۹/۲/۳۰

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shohreh_elah]

نام شعر: دل مرده
بگذار تا بگردم/ اندر کنار چشمت
کین غرق کرده،مردم/ زان تیره بد* کمندت
مارا به جام نوش از/ بی‌هوش،در سلامت
کو گشته رنگ خون از/ دل‌مردگان، لبانت
بی‌شعله بس بسوزد/ تا سو کند نگاهت
وان پخته بس ببیند/ در خاموشی،اشارت
در ما که دیده ما را؟/چون‌نی،نی‌از تمامت
زان نفحه جان بخیزد/زین‌نی‌ فقط‌شکایت
*بد= مخفف بود
* خاموشی= به شکل خامشی تلفظ شود.
* نی دوم به معنی نیست و نابود است
* مردم به دو معنا مردم و مردمک چشم است
* کنار به معنای ساحل
[ شهره]
ت:۹۹/۲/۳۱

 

[Shohreh_elah]

نام شعر: تو را می‌چینم
تو را از شاخه‌‌های سیب می‌چینم
تو را از گیسوان خواب می‌چینم
تو را از بوسه‌های شبنمی بر گل
چونان، نشکفتگان ناب می‌چینم
تو را از نغمه‌های صبح روییدن
تو را با پوپکان شاب می‌چینم
[شهره]

 

[Shohreh_elah]

نام شعر: آشفته
شهر من آشوب است
تو چه حالت خوب است
خواب، بی تاثیر است
شب به تو در گیر است
بخت من پاییز است
وه چه غم، انگیز است
[شهره]