نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

طنز خانوادگی

  • نویسنده موضوع A.R دخترآتش
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 646
  • بازدیدها 15,870
  • کاربران تگ شده هیچ

Sviam

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
344
پسندها
11,112
امتیازها
27,783
مدال‌ها
16
  • #131
بابام از مجله ميخوند :
خداوند وقتی می‌خواهد کسی را فاسد سازد او را به همه آرزوهایش می‌رساند


بابام میگه :
خداوندا ما را فاسد ساز به حق پنج تن
 

Sviam

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
344
پسندها
11,112
امتیازها
27,783
مدال‌ها
16
  • #132
دقت کردین
وقتی ی بچه ب دنیا میاد همه میگن
چشاشو چ مامانیه
لباشو چ مامانیه......!
هیچکس یادی از بابا نمیکنه
تنها زمانی از بابا یاد میشه ک پوشک بچه رو باز میکنن
میگن: "ای بابا"چقد ...!!!! ✌
ستاد مبارزه با کم توجهی به مردان :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 

Sviam

کاربر انجمن
سطح
20
 
ارسالی‌ها
344
پسندها
11,112
امتیازها
27,783
مدال‌ها
16
  • #133
جعفر بازنش میره سمینار خانواده،

سخنران میگه: باید عشقتون رو به

همسرتون نشون بدین!
جعفر از تو جیبش عکس دوست
دخترشو درمیاره ،به زنش میگه
این عشقمه...
 

Asenat16

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
176
پسندها
6,369
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
  • #134
IMG_20201108_181948.jpg
 
امضا : Asenat16

Asenat16

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
176
پسندها
6,369
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
  • #135
‏یه نخ سیگار کشیدم از ترس بابام اومدم خونه کلی غذا خوردم، دست و صورتمو با مایع دسشویی شستم، کلی عطر زدم دیگه داشتم دندونامو با وایتکس میشستم که ‏بابام زد رو شونم گفت ببین ، من قول میدم نفهمم، ‏ورشکستمون کردی . :648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf: :24: :610191-ef6baed74ae31d9ef158f22056b35586:
 
امضا : Asenat16

Asenat16

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
176
پسندها
6,369
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
  • #136
رفتم از تو فریزر یه بستنی ۱ لیتری آوردم بزنم تو رگ؛ بازش کردم دیدم پیاز داغِ یخ زده س :610185-ae27176d7371ebcd2b8b54769e216894:
رفیقِ بی کلک مادر:648342-72cb2e1b3522351e3290c7de779fdbb1:
 
امضا : Asenat16

Asenat16

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
176
پسندها
6,369
امتیازها
20,913
مدال‌ها
11
  • #137
* موبایلم رو گذاشتم لای کتابم و باهاش ور میرفتم که الکی مثلا دارم درس میخونم یهو برق رفت بابام گفت اون نور رو کتاب چیه ؟؟
گفتم تا حالا چیزی در مورد نورِ دانش شنیدی ؟!





با اون زانویی که زد تو شکمم معلوم بود نشنیده*
 
امضا : Asenat16

RaHa~ʷᵗ

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
496
پسندها
15,370
امتیازها
36,273
مدال‌ها
17
  • #138
بابام رفته بود شیرینی بخره ولی دست خالی برگشت

همزمان با رسیدن بابام، مهمونامون هم رسیدن و یه بسته شیرینی برامون آورده بودن

مامانم که فکر کرده بود شیرینی رو بابام خریده، چید تو ظرف و آورد تعارف کرد به مهمونا!

حالا هی میگه تورو خدا ببخشید ما هیچ وقت از این شیرینی آشغالیا نمیخریدیم

:24::610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:
 
امضا : RaHa~ʷᵗ

RaHa~ʷᵗ

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
496
پسندها
15,370
امتیازها
36,273
مدال‌ها
17
  • #139
وقتی خانمت خیلی منطقی ازت می پرسه :نظرت در مورد قیافه فلان دختر چیه؟

تو اصلا نباید منطقی نظر بدی تو در تمام مواقع باید بگی اصلا درست ندیدمش عزیزم!

(ستاد رهایی از عواقب خطرناک)
 
امضا : RaHa~ʷᵗ

RaHa~ʷᵗ

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
496
پسندها
15,370
امتیازها
36,273
مدال‌ها
17
  • #140
مرد در حال جان دادن بود که به همسرش گفت:باید چیزی را به تو بگویم
زن:لازم نیست
مرد:اما اگر نگویم نمیتوانم آسوده بمیرم و عذاب وجدان رهایم نخواهد کرد
زن:باشه بگو
مرد:من زن دوم دارم
زن با خونسردی گفت :
میدونم همین امروز فهمیدم ...
حالا آروم باش تا مرگ موش کارشو بکنه...
 
امضا : RaHa~ʷᵗ

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا