طنز خانوادگی

[A.R دخترآتش]

یه رفیق داشتیم خیلی مذهبی بود
یه بار میخواست بیاد خونمون








انقد دم در گفت یالله آخرش بابام داد زد بیا تو دیگه منم چادر سرمه !

 

[A.R دخترآتش]

طرف باباش مریض میشه

زنگ میزنه آمبولانس میاد کل خانواده سوار میشن،

امبولانس اژير ميزد اونا دست ميزدند وشادي ميكردند،

تو راه دکتر میگه مریض کیه

طرف میگه حالش خوب نبود نیومد!!

 

[A.R دخترآتش]

یه مگسه تو خونمون هست اینقد نکشتیمش پیر شده
دیگه نمیتونه پروازکنه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تو خونه با پیژامه راه میره برا خودش سیگار میکشه

 

[A.R دخترآتش]

.ﻣﮑﺎﻟﻤﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﻣﺎﻧﺸﻮﻥ :
.
.
ﺍﻟﻮ ﺳﻼﻡ ﻣﺎﻣﺎﻥ …….
ﺑﺎﺷﻪ …. ﺑﺎﺍﺍﺷﻪ … ﺑﺎﺍﺍﺍﺍﺷﻪ ….ﺑﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺷﺸﺸﻪ
ﺑﺎﺷﻪ ﺩﯾﮕﻪ …. ﻭﺍﯼ ﺑﺎﺷﻪ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓظ

 

[A.R دخترآتش]

بچه بودیم بهمون میگفتن هر لقمه غذا رو باید ۳۲ بار بجوی
تا خوب غذات هضم بشه
یه روز من نشستم امتحان کردم نهار که تموم شد دیدم شام رو اوردن

 

[A.R دخترآتش]

.پدر زنم اس داده : هلو …
ساعت ۸ دم در حاضر باش میام دنبالت !
منم که فکر کردم اشتباهی اس داده و ازش گاف گرفتم ، جواب دادم :
باشه شفتالوی من …
مانتو خوشگلمو میپوشم میام ، عجیجم …
جواب داد : مرتیکه بی شعور ، هلو یعنی سلام !
آخه تو کی میخوای آدم شی ؟؟؟
سی سالت رد شده ، من چه گناهی کردم که تو دامادمی !!!

 

[A.R دخترآتش]

.ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﻮﻥ ﻣﯿﻨﺸﺴﺖ ،
ﻭﺍﺳﻢ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﻠﺖ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﻩ
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻧﺎﻣﻪ ﮔﺮﻓﺘﻢ ، ﻭﺍﺳﻢ ﺳﻮﺍﻝ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ
ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﮐﻢ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﺍﺩ ؟

 

[tasnim]

مورد داشتیم آقاهه میره نوار قلب بگیره
.
.
.
خانمش میاد به پرستاره میگه،ببین به جز من کسی دیگه تو قلبش نیست؟!
میگن دستگاه نوار قلب بجای زیگراگ،موج مکزیکی میرفته...

 

[oxsizhen]

مورد داشتیم خانمه اسم شوهرش اکبر بوده

یه چند روزی با هم قهرن
توی اون مدت خانمه

سر نماز بجای "الله اکبر" میگفته:
"الله بعضیا"

میگن فرشته ها از شدت خنده غش کردن و ۲هفتس نمیتونند گناه و ثواب آدما رو ثبت کنن

 

[oxsizhen]

ﺍﺯ ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻦ ﭼﻨﺪﺗﺎﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟

ﻣﯿﮕﻪ ٤ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ
ﺍﻭﻟﯽ : ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺑﺮﻕ
ﺩﻭﻣﯽ : ﻣﻬﻨﺪﺱ ﻣﻌﻤﺎﺭ
ﺳﻮﻣﯽ : ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺍﯼ ﺗﯽ☺️
ﭼﻬﺎﺭﻣﯽ : ﺩﺯﺩ

ﻣﯿﮕﻦ ﭼﺮﺍ ﭼﻬﺎﺭﻣﯽ ﺭﻭ ﺍﺯﺧﻮﻧﻪ ﻧﻤﯿﻨﺪﺍﺯﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ؟

ﻣﯿﮕﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺧﺮﺝ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﻩ، ﺑﻘﯿﻪ ﺑﯿﮑﺎﺭﻥ