نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

طنز خانوادگی

  • نویسنده موضوع A.R دخترآتش
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 646
  • بازدیدها 15,891
  • کاربران تگ شده هیچ

masome_a

مدیر بازنشسته
سطح
13
 
ارسالی‌ها
689
پسندها
7,757
امتیازها
24,673
مدال‌ها
15
  • #31
شوهره میاد خونه به زنش میگه:

من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون

زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است

ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست

شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره

زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟

شوهرمیگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره
 
امضا : masome_a

masome_a

مدیر بازنشسته
سطح
13
 
ارسالی‌ها
689
پسندها
7,757
امتیازها
24,673
مدال‌ها
15
  • #32
مرد دوستی را کشف کرد و عشق اختراع شد

زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد!

مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد

زن پول را کشف کرد و « خرید کردن » اختراع شد!

از آن به بعد مرد چیزهای بسیاری را کشف و اختراع کرد

ولی زن همچنان مشغول خرید بود
 
امضا : masome_a

اشک سرخ

هنرمند انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
786
پسندها
17,084
امتیازها
44,373
مدال‌ها
24
  • #33
داشتم تلویزیون می دیدم یهو داداشم داد زد کمک کمک …
پریدم تو آشپزخونه دیدم از ماکروویو آتیش میزنه بیرون
نگو این شاهکاره خلقت داشته تو ماکروویو جورابشو خشک میکرده؟
فک و فامیله داریم؟
 

اشک سرخ

هنرمند انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
786
پسندها
17,084
امتیازها
44,373
مدال‌ها
24
  • #34
عاغا امروز پسر خالمو دیدم بهم گفت چرا به من سر نمیزنی؟؟؟

دیدم کاملا حرفش منطقیه
با سر زدم تو دماغش^~^
 

اشک سرخ

هنرمند انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
786
پسندها
17,084
امتیازها
44,373
مدال‌ها
24
  • #35
مامانم: ایران کی بازی داره؟
من: نمیدونم
بابام: امروز تازه شروع میشه ببین اصلا به اینا توپ میدن بازی کنن یا میگن شما نخودی
من و بابام:)
مامانم:(
حالا رفت نگاه کرد دید ایران با مراکش فردا بازی داره
مامانم : بازی فردا
من: میگم 4 تا میخوریم
مامانم: نخیرم مراکش غلط کرده گل بزنه ما گل میزنیم میبریم
منو بابام0-0
تیم ملی@-@
اعتماد به نفس:/
مراکشی ها:/
مامان با روحیه است من دارم؟
قشنگ تیم ملی شانس اورده مامان من مربی نشده باخت تو کتش نمیره اصلا پوستشون میکند می باختن
 

اشک سرخ

هنرمند انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
786
پسندها
17,084
امتیازها
44,373
مدال‌ها
24
  • #36
داداشم سوم دبیرستانه
یه بار میخواس برام خاطره تعریف کنه:
گفت :یه دوست دارم هیکلش مثله الاغ بزرگه
گفتم :مگه میشه
گفت:نه حالا اونقدهم بزرگ نیست مثلا اندازه باباست .
من:/
داداشم:)
داداش سوم دبیرستانیه من دارم عایا !!!!
مثال زدنش تو حلقم!!!!
 

اشک سرخ

هنرمند انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
786
پسندها
17,084
امتیازها
44,373
مدال‌ها
24
  • #37
‏به مامانم الکی گفتم میخوام برم از ایران احتمالا از مرز قاچاقی برم ترکیه و بعدش ببینم چی میشه
یکم با خودش فکر کرد برگشت گفت، خب الان تو بری آشغالارو کی بزاره دمه در؟
یعنی آینده آشغالا واسش مهمتر از آینده منه
 

اشک سرخ

هنرمند انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
786
پسندها
17,084
امتیازها
44,373
مدال‌ها
24
  • #38
تو فامیل مادری ما فقط یه پسر خاله ام پوست تیره داره به خانواده پدریش کشیده این طفلک دهه شصتی هم هست
وقتی حدودا چهار ساله بوده مامانم میبرتش حموم و شروع میکنه به کیسه کشیدن بعد یه مدت
پسر خاله ام:خاله بسه
مامانم:نه صبر کن هنوز تموم نشده(مامان من اصل حموم دهه شصتی میبرداااااا تا سه لایه از پوست نمیبرد بیخیال نمیشد که)
بعد چند دقیقه
پسر خاله ام:خاله بسه بخدا هرچقدر کیسه بکشی من سفید نمیشم سیاهم
مامانم@-@
پسر خاله ام:)
ما:D
هنوزم که هنوزه میگه خاله دیدی سفید نشدم
مامان پوست بکنه من دارم؟!!!!
 

اشک سرخ

هنرمند انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
786
پسندها
17,084
امتیازها
44,373
مدال‌ها
24
  • #39
ميخواستيم شام بخوريم،رفتم بين دخترعموم و شوهرش نشستم كه دوتايي تو يه بشقاب غذا نخورن ، مجبور شديم سه تايي تو بشقاب من غذا بخوريم.
 

اشک سرخ

هنرمند انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
786
پسندها
17,084
امتیازها
44,373
مدال‌ها
24
  • #40
ز يه شماره ناشناس برام پيام اومد، سلام بسته ي سيگارت اينجا جا مانده.
تكست دادم: من كه سيگار نميكشم ، اشتباه گرفتي!

و بابام بازهم شكست خورد
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا