نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

طنز خانوادگی

  • نویسنده موضوع A.R دخترآتش
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 646
  • بازدیدها 16,154
  • کاربران تگ شده هیچ

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #621
به مامانم میگم : برم چند روز خونه مامان بزرگ بمونم ( مامان بابام )
میگه : می خوای بری حمالی؟
میگم : پس میرم خونه مادر( مامان مامان )
میگه : آره اتفاقا یه خورده هم کمکش میکنی !
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #622
مامانم میگه : آب جوش میریزی بسم الله بگو
میگم : مگه جنها بیکارن بچشونو بیارن تو ظرفشوییه ما
میگه : خب بچن دیگه شیطونن خودشون میان!
 
امضا : Amin~

Seta~

ناظر داستان کوتاه
سطح
44
 
ارسالی‌ها
6,086
پسندها
41,382
امتیازها
84,376
مدال‌ها
77
  • #623
شماهمین الان با ساطور دست راستتو ازآرنج قطع کن بعد بروخونه مادربزرگت.
درجابهت چای نبات میده ودر کمال تعجب میبینی دستت دوباره
جوونه زد‌ در اومد.
 
امضا : Seta~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #624
ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﯾﯿﻢ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺮﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ‘ ﻋﻤﻪ ﯼ ﻋﻄﺎﺭ ‘ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻨﻮﯾﺲ!!!

ﮐﻞ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺭﻭ ﺑﺴﯿﺞ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ‘ ﻋﻤﻪ ﯼ ﻋﻄﺎﺭ ‘ ﻣﻄﻠﺐ ﺟﻤﻊﮐﻨﻦ،،،
ﺁﺧﺮﺷﻢ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﺎ ﻧﺮﺳﯿﺪﯾﻢ !!!
ﺍﺻﻼﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﻌﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﭘﺪﺭﯼ ﻋﻄﺎﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽﺷﺪ …!!!

ﺯﻥ ﺩﺍﯾﯿﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯿﺪﯾﻦ ؟!؟!؟
ﻋﻤﻪ ﯼ ﻋﻄﺎﺭ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﻩ ﺁﺧﻪ؟ ! ؟ ! ؟

ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺍﺻﻼ ‘ ﻋﻤﻪ ﯼ ﻋﻄﺎﺭ ﻧﺒﻮﺩﻩ ‘ ﺍﺋﻤﻪ ﯼ ﺍﻃﻬﺎﺭ ‘ ﺑﻮﺩﻩ !!!
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #625
امروز نمیدونستم چطوری به خانوادم بگم من زن میخاااام و دیگه بزرگ شدم

پا شدم کولرو خاموش کردم

بابام اومد ماچم کرد گفت: حالا یه مرد شدی وقته زن گرفتنته

کلید اسرار: الگو گرفتن از پدر !
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #626
طرف نیم ساعت میره بیرون ۴۰ بار ننه باباش بهش زنگ میزنن که کجایی

اونوقت ما با دوستامون میریم شمال بابام ۳ روز بعدش زنگ میزنه میگه:

علی تا نونوایی نبسته دوتا نون از تو رات بگیر بیار
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #627
بابای من هر چند وقت یبار همینجوری وقتی همه نشستن

یهو به یکی میگه یه لیوان آب بیار

که ببینه هنوزم تو خونه حساب میبریم ازش یا نه
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #628
ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻢ !

ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﺍﺭﻥ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺯﻥ ﻣﯽﮔﺮﺩﻥ

ﮐﻪ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﻧﺮﻡ سمت ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺩﺷﻮن ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺪﺑﺨﺘﺶ ﮐﻨﻢ
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #629
دخترخالم گوشی مامانشو که 30 میلیون قیمتش بوده گم کرده

هیچی بهش نگفتن که روحیش خراب نشه !

حالا من همسن اون بودم، پاک‌ کنمو گم کردم

با پادرمیونی فامیلا تو خونه رام دادن
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,908
پسندها
49,889
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • مدیر
  • #630
ما یه فامیل داریم فقط خبر مرگ میده

هر وقت زنگ میزنه اول لباس مشکی میپوشیم بعد جواب تلفونو میدیم
 
امضا : Amin~

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا