- ارسالیها
- 846
- پسندها
- 3,866
- امتیازها
- 17,773
- مدالها
- 13
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
شاخه خشكم، ز پاییز و بهار من مپرس
مردهام، از صبح و شام روزگار من مپرس
آفتابی بر لب بامم، در آفاقم مجوی
جلوهای از طالع بی اعتبار من مپرس
سر خط مضمون افسوسم، بر این حیرت بیاض
جز ندامت سطری از شعر و شعار من مپرس
سر به پیش افكنده دارم پیش سربازان عشق
سرفرازی از سرِ زانو سوار من مپرس
زخم صد مرهم به جان دارد درخت طاقتم
سایه واگیر از سرم، وز برگ و بار من مپرس
استخوان بشكستهام، وز مومیایی بی نیاز
گم شدم در خویش، از سنگ مزار من مپرس
در بیابان طلب آوارهام چون گردباد
آشیان بر باد دادم، از غبار من مپرس
غفلت خوشباوریها را غرامت میدهم
از جفای دشمن و از مهر یار من مپرس
داستانپرداز عصر غربت انسان منم
نغمهای بشنو، ز درد...
مردهام، از صبح و شام روزگار من مپرس
آفتابی بر لب بامم، در آفاقم مجوی
جلوهای از طالع بی اعتبار من مپرس
سر خط مضمون افسوسم، بر این حیرت بیاض
جز ندامت سطری از شعر و شعار من مپرس
سر به پیش افكنده دارم پیش سربازان عشق
سرفرازی از سرِ زانو سوار من مپرس
زخم صد مرهم به جان دارد درخت طاقتم
سایه واگیر از سرم، وز برگ و بار من مپرس
استخوان بشكستهام، وز مومیایی بی نیاز
گم شدم در خویش، از سنگ مزار من مپرس
در بیابان طلب آوارهام چون گردباد
آشیان بر باد دادم، از غبار من مپرس
غفلت خوشباوریها را غرامت میدهم
از جفای دشمن و از مهر یار من مپرس
داستانپرداز عصر غربت انسان منم
نغمهای بشنو، ز درد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.