اشعار و دلنوشته های احساسی درباره زن و زن بودن

  • نویسنده موضوع Elena
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 16
  • بازدیدها 981
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Elena

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/4/18
ارسالی‌ها
364
پسندها
15,166
امتیازها
39,073
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
و اشتیاق پر صداقت تو
من و خانه مان
میزی و چراغی. آری
در مرگ آورترین لحظه انتظار
زندگی را در رویاهای خویش دنبال می‌گیرم؛
در رویاها
و در امیدهایم!
 

Elena

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/4/18
ارسالی‌ها
364
پسندها
15,166
امتیازها
39,073
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
چهره ی زن ها آینه ی تمام قدِ مَردِ زندگیشان است
یک زن هر دوستت دارمی را که نمی شنود
یک خطِ کوچک میشود زیر چشمانش
و هر قدر معشوقه اش دل آزرده ترش می کند
پرنده های آسمانِ پیشانی اش
بیشتر و بیشتر می شود
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] پیچک

Elena

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/4/18
ارسالی‌ها
364
پسندها
15,166
امتیازها
39,073
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
ما زنها
هزار و یک ادا و اطوار داریم!
راست می گفت فروغ
که به دل آری و به زبان نه داریم!
دست خودمان نیست
خدا هم وقت آفرینش
نازمان را کشیده!
 
آخرین ویرایش

Elena

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
7/4/18
ارسالی‌ها
364
پسندها
15,166
امتیازها
39,073
مدال‌ها
17
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
هوای خانه گرفته…
هوای من برفی ست
سکوت های زنانه،
سکوت پر حرفی ست …!
 

zahra.kh

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/7/18
ارسالی‌ها
8
پسندها
160
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #15
من زنم زنی که به جرم زن بودن
دستهایم به جبر عادت داشت
گوشهایم به پچ پچ مردم
چشمهایم به ابر عادت داشت
من زنم زنی که به جرم زن بودن
به همین سرنوشت دل بستم
حرف های نگفته توی گلوم
ظرف های نشسته در دستم
- مهسا زهیری-
 
امضا : zahra.kh

zahra.kh

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/7/18
ارسالی‌ها
8
پسندها
160
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #16
ان داغ ننگ دیده که میخندید
بر طعنه های بیهوده من بودم
خواستم که بانگ هستی خود باشم
اما دریغ و درد مه زن بودم
-فروغ فرخزاد-
 
امضا : zahra.kh

mehry1

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/7/18
ارسالی‌ها
16
پسندها
339
امتیازها
1,903
سطح
0
 
  • #17
من نمی خواهم
سايه ام را لحظه ای از خود جدا سازم
من نمی خواهم
او بلغزد دور از من روی معبرها
يا بيفتد خسته و سنگين
زير پای رهگذرها
فروغ
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Elena
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا