همگانی کافه ادبیات| انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع roro nei30
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 269
  • بازدیدها 35,503
  • کاربران تگ شده هیچ

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #91
با من تكرار كن
ببين ترس ندارد
بگو؛
"شب بخير"
همين!
ديدى؟
تمامِ وقتى كه از تو گرفت سه ثانيه بود
هيچ چيز هم از تو كم نكرد
ولي شبم را به خير كردي
دلخوشي به اين سادگي
انقدر گفتنش سخت است؟
#علي_قاضي_نظام

#A.K
 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
4,874
پسندها
97,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
سطح
43
 
  • #92
لطفاً ناگهانى رخ بده!
غافلگيرم كن!
لحظه اى اتفاق بيفت كه اصلا فكرش را هم نكنم!
آنجا كه حتى صورتت را هم از ياد برده باشم!
اصلاً تو هر موقع هم كه بيايى،
هرگذشته اى هم كه داشته باشى،
با ارزشى…
درست مثل پيدا كردن پول مچاله شده،

بعد از سال‌ها در جيب لباسم!

#A.K
 
امضا : Maede Shams

MAHKAME _R

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/2/19
ارسالی‌ها
932
پسندها
11,949
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • #93

MAHKAME _R

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/2/19
ارسالی‌ها
932
پسندها
11,949
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • #94
مـن یـکـــــ زنــ ـــ ــم …
هـــر چـقــدر هـــم که ادای محـکــم بــودن را دربـیــاورم !
هـــر چـقــدر هـــم که ادای مسـتـقــل بـــودن .
ایـنــکه " مـمـنـ ــون " !
خـــودم از پـسـش بــرمی آیــــم .
بـاز هـــم تـه تهـــش …
بـه آن سـیـنــه پـهــن مــردانـه اتـــــــ نـیــاز دارم !
بـه دسـتـــــ هــایــت حـتــی .
نـمــی دانـی چـه لــذتــی دارد …
وقـتــی " تـ ــ ـو " از خـیــابــان ردم مـی کـنــی !!!
ﺩﺭ ﻭﺟـــﻮﺩ ﻫــــﺮ ﺯﻥ ..
ﺩﺧـﺘـﺮﺑـﭽـﻪ ﺍﯼ ﭼــﻬﺎﺭﺳـﺎﻟـﻪ ﺑـﺒـﯿـﻦ
ﮐـﻪ ﺍﺯ ﺗـﻮ ﻓـﻘـﻄــ ﻣـــــﻬـﺮﺑـﺎﻧـﯽ ﻭ ﺗـﻮﺟـﻪ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺍﻫـﺪ ،
ﺩﺭ ﺁﻏـﻮﺷـﺶ ﺑـﮕـﯿـﺮ ، ﻧـﻮﺍﺯﺷـﺶ ﮐـﻦ …
ﺧـﯿـﺎﻟـﺶ ﺭﺍ ﺭﺍﺣـﺖ ﮐـﻦ ﮐـﻪ ﻫـﺴـﺘـﯽ ، ﺟـﺎﯾـﯽ ﻧـﻤـﯽ ﺭﻭﯼ ،…
ﻃـﻮﺭﯼ ﺭﻓـﺘـﺎﺭ ﮐـﻦ ﮐـﻪ ﺍﻃـﻤـﯿـﻨـﺎﻥ ﺣـﺎﺻـﻞ ﮐـﻨـﺪ
ﺯﻥ ﻫـﺎﯼ ﺩﯾـﮕـﺮ ﺑـﺮﺍﯾـﺖ ﻣـــــــﻬـﻢ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Haniie

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
22/6/18
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
10,923
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • #95
دوست داشتن حس خیلی قشنگیه که میشه تجربش کرد
بوی یاس رازقی میده و عطر چای زعفرون داره و سبز آبی کبوده .. همینقدر آروم همینقدر دوست داشتنی
حتی اگه دوست داشته نشی ..
• برای من •
به وقت ششمین روز فروردین ماه نود و هشت​
 
امضا : Haniie

MAHKAME _R

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/2/19
ارسالی‌ها
932
پسندها
11,949
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • #96
اون که بلندت می کنه، وقتی افتادی
دنبالت می گرده، وقتی گم شدی
بیدارت کنه، وقتی خوابی
نزدیکت بباشه ، وقتی بهش احتیاج داری
باهات بخنده، گریه کنه، آرزو کنه، بجنگه و در عوض هیچی نخواد به غیر از خود تو …
بهش می گن دوست؛
… یک تیکه از زندگی…
تقدیم به بهترین دوست مجازیم که بین همه شون عالیه و باادب
تقدیم به
NEGIN_R NEGIN_R
خیلی دوست دارم
من رسم دوستی ام مثل نان نیست که گرمش سر سفره دل باشد و سردش سهم نمکی !
چه گرمای حضورت و چه سرمای نبودنت را دوست دارم . . .
 

MAHKAME _R

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/2/19
ارسالی‌ها
932
پسندها
11,949
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • #97
حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …
اول یکی یکی جمع شون میکنی تو بغلت بعدش یکی یکی پرت شون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتها یک سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمی تونی پرت شون کنی …
تقدیم به دوستم که بعد از نگین برام با ارزشه
تقدیم به
Harry_QW نازمهر
دوست دارم
بنام دوگل بهشت
یکی عشق و دیگری سرنوشت
به قلم گفتم بنویس ؟ هرچه دلش خواست نوشت
ما را خاک پای دوست ، دوست را تاج سر ما نوشت . . .
 

Haniie

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
22/6/18
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
10,923
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • #98
دلتنگی درد عجیب و مسری
از سلولی به سلول دیگه منتقل میشه
و طبق قانون پایستگی
از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه ..
گاه به اشک،
گاه به بغض،
گاه به صدای نوتیفیکیشن یه پیام با محتوای خالی یا یک اسم.
و چقدر کنترل کردن دست ها سخته وقتی نوک هر انگشت یه اهنرباست که جذب میکنه حرف به حرف کیبورد رو برای تایپ کردن یه " دلم برات تنگ شده "
و چه سخت تر کنترل کردن پرنده ی خیالی که حوالی یک نفر پرواز میکنه.

{ من نوشت }
به وقت یازدهمین روز فروردین نود و هشت
برای من​
 
آخرین ویرایش
امضا : Haniie

Haniie

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
22/6/18
ارسالی‌ها
1,105
پسندها
10,923
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • #99
الان دلم میخواد صفحه چتمون رو باز کنم برات بنویسم ..
بنویسم که چقدر دلم برات تنگ شده
که چقدر نبودنت سخته

" برای تو که نیستی "
به وقت دوازدهم فروردین ماه نود و هشت
 
امضا : Haniie

MAHKAME _R

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
10/2/19
ارسالی‌ها
932
پسندها
11,949
امتیازها
34,373
مدال‌ها
3
سطح
0
 
  • #100
شکست ها و نگرانی هایت را رها کن،
خاطراتت را،
نمیگویم دور بریز،اما قاب نکن به دیوار
دلت…
در جاده ی زندگی، نگاهت که به عقب
باشد؛
زمین می خوری…
زخم بر می داری…
و درد می کشی…
نه از بی مهری کسی دلگیر شو …
نه به محبت کسی بیش از حد دلگرم…
به خاطر آنچه که از تو گرفته شده،
دلسرد مباش، تو چه می دانی؟
شاید … روزی … ساعتی … آرزوی
نداشتنش را می کردی…
تنها اعتماد کن و خود را به او بسپار …
هیچ کس آنقدر قوی نیست که ساعتها
بر عکس نفس بکشد …
در آینده لبخند بزن…
این همان جایی است که باید باشی!
هیج کس تو نخواهد شد
آرامش سهم توست …
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا