در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
همگانی کافه ادبیات| انجمن یک رمان
- نویسنده موضوع roro nei30
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 270
- بازدیدها 36,729
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 915
- پسندها
- 18,570
- امتیازها
- 40,273
- مدال‌ها
- 31
گرچه سكوت بلندترین فریاد عالم است
ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد
كمی با من حرف بزن
کمی با من حرف بزن
orphan
ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد
كمی با من حرف بزن
کمی با من حرف بزن
orphanامضا : P A R I S A
- ارسالی‌ها
- 915
- پسندها
- 18,570
- امتیازها
- 40,273
- مدال‌ها
- 31
امضا : P A R I S A
- ارسالی‌ها
- 915
- پسندها
- 18,570
- امتیازها
- 40,273
- مدال‌ها
- 31
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه م**س.ت تو هستم اگه مجرم و مستم
orphan
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه م**س.ت تو هستم اگه مجرم و مستم
orphanامضا : P A R I S A
- ارسالی‌ها
- 915
- پسندها
- 18,570
- امتیازها
- 40,273
- مدال‌ها
- 31
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه م**س.ت تو هستم اگه مجرم و مستم
orphan
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه م**س.ت تو هستم اگه مجرم و مستم
orphan