- ارسالیها
- 1,764
- پسندها
- 34,351
- امتیازها
- 61,573
- مدالها
- 36
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #11
سلام عزیزم^^
امیدوارم حالت خوب باشه فائزهی قشنگم
من قبلا هم اینو بهت گفتم که با خوندن سطر به سطر رمانت انگار دارم یه کتاب قطور قدیمی رو ورق میزنم.
به قلم تو نمیشه گفت زیبا یا قوی؛ تنها کلمهای که بشه در وصف قلم تو آورد، تنها و تنها «باشکوهِ».
بازی با کلمات، توصیفات بینظیر و دایرهی لغت وسیعت به زیبایی هرچه تمامتر این اثر افزوده^^
صحنهای که ماندانا به دماوند رفت و اتفاقات بعدش بینظیر بودن. لحظهای که کوروش چشم به جهان گشودقشنگترین چیزی بود که تابحال خونده بودم. به معنای واقعی بغض کردم. یه حس عجیبی داشت. یه حس غرورآمیز توأم با احساسات غلیظ. خوشحالم که با قلم باشکوهت از تاریخ یه ملت باشکوه و سرگذشت یه شاه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.