فال شب یلدا

متوسط مجموعه اشعار سرند جان | نرگس برزن کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع نرگس برزن
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 20
  • بازدیدها 1,414
  • کاربران تگ شده هیچ

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #11
لبخند دخترک که مُرد
تمام گل‌های خانه‌شان پژمرد
بر قلب بی‌پناهش نقش بست صدها زخم
نامردی‌ها هم کردند کمر او را خم
نگرفت دستان سردش را کسی
شد تنها و افسرده بدون بودن با کسی
 
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #12
دخترک مانده است تنها، در کنج تاریکی خانه
آه و ای وای بر حال زار این دختر درمانده
صدها حرف شنید از آنان که بود اسم‌شان دوست
امّا اکنون از حرف‌ها نقشِ زخم‌ها بر قلب اوست
 
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #13
من زاده‌ی فصل برگ‌ریزانم
من همانم که اکنون از عشق گریزانم
دختری از جنس پاییزم
اما دیگر هرگز با عشق خود را نیامیزم
 
آخرین ویرایش
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #14
هر گوشه این شهر دردیست از خاطره
هر طرف که می‌نگرم یاد گذشته‌ایست که برایم قاتله
در دیدگانم چهره‌ی شهر تاریک است
آری، خیابان‌ها و کوچه‌ها در نظرم تکراری و باریک است
 
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #15
تو بی‌آلایش باش و پاک
از خوب بودن نباشدت هیچ باک
اگر خوب بودن اسمش سادگی‌ست
بگذار تو را ساده نهند نام
که این بیرنگی بهتر از بودنِ گرگ نام
 
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #16
خو کرده ام به اشعار عاشقانه
تو نیستی اما من می‌سازم برایت ترانه چه جاودانه
نرسیدن به وصال تو شد سخت
عطر تو دیگر نبود تا کند خیال مرا تخت؛
امّا از نبودنت ساخته‌ام وصالی شیرین
وصالی با بهترین یار دیرین
 
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #17
باز دانه‌های مروارید بر گونه‌ام لغزید
قلب من بوی نبودنت را که فهمید لرزید
چشم دوختم به ماه کامل شده‌ی آسمان
خون بارید از دیدگانم؛ امّا نبودی که کنی زخم‌هایم را پانسمان
 
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #18
بغض در گلو می‌دود
اشک مار می‌شود و می‌خزد
به گونه‌هایم نیش می‌‌زند
به لب‌هایم چنگ می‌زند
می‌لرزند و می‌لغزند تا که طغیان می‌شود
درد، قلب را سیلی می‌زند؛
امّا صیحه‌ی درونم محتقن،
می‌کند تمام تنم را متعفن
 
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #19
اگر روح را الکی نباشد
چگونه پس از زخم‌ها درمان شویم؟
چگونه پس از رنج‌ها مداوا شویم؟
آدمی را نیاز به چیزی‌ست
تا اضافه‌های زندگانی‌اش را از او بگیرد
باید الک شود تا زنده شود
غربال هر کس را چیز یا نفری‌ست
و حال الک من قلم و قلبی سپید است
 
امضا : نرگس برزن

نرگس برزن

شاعر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
308
پسندها
4,039
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
  • نویسنده موضوع
  • #20
تنها بی‌سرانجام را، غم باشد
تنها دلیل حیات را، سوسوی امیدی باشد
تنها اکسیژنِ ادامه دادن را خنده باشد
تنها، تن‌های‌مان در انزوا به خاک می‌روند
تنها از ما یادی بی‌وجود می‌ماند
و مُشتی خاک.
 
آخرین ویرایش
امضا : نرگس برزن

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا