متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان آسمان عشق | فاطمه فهمی / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع M.Fakher
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 274
  • کاربران تگ شده هیچ

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg

با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «آسمان عشق» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر رمانتان داشتید می‌توانید در همین تاپیک از منتقدان خود سوالاتتان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] vanil

M.Fakher

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
2,584
پسندها
38,821
امتیازها
66,873
مدال‌ها
40
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #2
نقد همراه رمان آسمان عشق
نقد پارت 7 تا 11

- سلام به همگی.
(ببین اول از همه دو نکته در خصوص دیالوگ‌ها
اول اینکه نباید چندتا دیالوگ پشت سر هم بنویسی، باید بین دیالوگ‌ها، منولوگ قرار بدی یعنی یه سری توصیفات یا حالات کارکتر بین اون‌ها قرار بدی چون اگه چندتا دیالوگ پشت سر هم باشن دو تا حالت رخ میده، هم یکم کسل کننده میشه رمان هم اینکه گاهی اوقات خواننده متوجه نمیشه که کی داره صحبت می‌کنه
دوم سعی کن توی دیالوگ‌ها اطلاعات مفیدی قرار بدی مثلا توی همین دیالوگ اول... سلام به همگی... خب این اطلاعات خاصی نمی‌رسونه و رسما نیازی نیست که توی رمان باشه، به این دیالوگ‌ها میگن دیالوگ‌های زائد... سعی کن توی رمانت دیالوگ زائد نداشته باشی و تا می‌تونی اینجور دیالوگ‌ها رو ننویسی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : M.Fakher

vanil

رفیق جدید انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
70
پسندها
419
امتیازها
2,648
مدال‌ها
5
  • #3
سلام خسته هم نباشید ممنون بابت نقد زیباتون.

(منطقی نیست، اولین اینکه باید یکم بیشتر از چند ثانیه خودش رو پایین آب نگه داره، دوم اینکه چون اول از آب بیرون اومده بود و بعد سرش رو برد زیر آب احتمال اینکه بقیه باورشون بشه که خفه شده خیلی کمه، مگه اینکه طوری رفتار می‌کرد که انگار نمی‌تونه خودش رو بالای آب نگه داره... که خب اونم زیاد طبیعی نیست اما قابل باورتره)

کاملا غیرقابل باور
به کسی که غریبه بود زنگ زده و از قضا اون هم نزدیک مکانه بوده؟ یعنی این‌ها نرفتن صدف رو از آبی که نه خیلی کم عمق بوده نه خیلی پر عمق نجات بدن بعد زنگ زده به سینا که بیاد نجاتش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : vanil
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

Asalr.zn

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
281
پسندها
3,539
امتیازها
16,513
مدال‌ها
16
  • #4

•[به نام یگانه هستی بخش
نقد همراه رمان آسمان عشق]•
نویسنده: vanil فاطمه فهمی

17#
با صدای زنگ از صندلی بلند شدم و سمت تخت رفتم.
- سلام. چطوری؟
- سلام از حال پرسیدن‌های شما عالی!
صدای خنده‌اش پیچید.
- لطف داری! شنیدم درگیری«؟»!
رویِ تخت نشستم.
- بله! «.» نقطه به جای علامت تعجب.
- خب دختر خوب«،» اون‌که «اون که» آدم بدی نیس! «نیست» هر دفعه هم برای کمک اومده و کمک کرده، تو این زمانه دیگه غریبه‌ای به کسی کمک نمیکنه؛ «نمی‌کنه»...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Asalr.zn

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,040
پسندها
3,071
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • مدیر
  • #5
نقد همراه رمان آسمان عشق
نویسنده: فاطمه فهمی

پارت 27
باز می‌خوای بیام اونجا روضه بخونم یا میای بیرون؟
لبخندی زدم. خاله‌ام بود دیگر
بهتر است بنویسید «صدای خالۀ عزیزم را ( اینجا می‌تونید لحن خاله رو توصیف کنید که مثلا اروم بوده یا با تهدید بوده) از پشت در شنیدم و قبل از اینکه من جوابی بدهم دستگیره آن پایین رفت.
دستگیره در پایین رفت.
- نمیخوای بیایی بیرون؟
- خستم خاله!
خاله داخل اتاق شد و در را پشت سرش بست.
- بیخود! پاشو ببینم!
دستم را گرفت و دنبال خود کشاند
(واکنش صدف وقتی که خاله‌ش با زور اون رو از روی تخت بلند کرد چی بود؟ مقاومت می‌کنه یا با بی میلی بلند میشه؟)
-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] vanil
عقب
بالا