یه Intj وقتی هیچی نمیگه و مثل قبلش نیست سرش با کارا شلوغه و دیگه برای هم وقت ندارین باید بدونی داره زمان سختی رو میگذرونه و بعدش برای مدت نامعلومی قراره بزاره بره .
به Intj عزیزم ؛
نیازی نیست وقتی اینقدر تنهایی خودت رو بی نقص نشون بدی و کاملا برای رسیدن به چیزایی که میخواهی خودت رو محو کنی ، نیاز خودت به بقیه و نیاز اونها به حضور واقعیت رو دست کم نگیر یه گونه ی متفاوت از خودت باش .
Intj;
با خودش فکر میکنه، اوه چه صحنه دلخراشی!
حتما خونوادش حال خوبی ندارن الان و در عین حال اینطوری به زبون میاره که؛ می تونستی مرگ با شکوه تری داشته باشی، همش با یه گلوله؟
. میخوایی بدونی چرا یه Intj ای ؟
همیشه سعی میکنی به روز باشی و اهدافتو دنبال کنی از نظر بقیه آدم کاملی هستی ،اما توهم ناامنی ها و چالشای احساسی خاص خودت رو داری .
من یه Intj رو میشناختم که سعی میکرد خودشو خیلی خوب نشون بده ؛ برای هرجایی هم که میخواست بره یه دوست و رفیق مخصوص داشت مثلا یه رفیق کافه ای ، یه رفیق کتابخونه ای ، یه رفیق برای باشگاهش ولی میدونی جالبه که تهش اونقدری که باید دنیاش امن نبود که پیش رفیقاشم خودش باشه ، پس یه روزی بیخبر رفت و بعد سه سال برگشت درحالیکه هنوز اون خلأ احساسی همیشگیش همراهش بود .