طنز جوک های خنده دار و باحال

[afson^_^]

یه خانومی به شوهرش شک کرده بوده، ولی هرچی گوشیش رو چک می‌کرد، چیزی پیدا نمی‌کرد

تا آخر یه روز که داشت گوشی‌رو می‌گشت، دید به اسم خودش برای شوهره پیام عاشقانه میاد

مرد خیانتکار اسم دوست دخترش رو تو موبایل به اسم زنش سیو کرده بوده و زن هم هیچوقت پیامهای خودشو چک نمیکرده

شیطان درجا سجده کرد همون جا


لامصب تو دیگه کی هستیییی

 

[afson^_^]

از درجه خنگیم تو اول ابتدایی بگم که الفبا رو تا سین درست میگفتم ولی بقیه رو به این صورت:





سین، شین، خین، مین





کراشممم رو اییننن

 

[afson^_^]

فلسفه آبگوشت اینه که ..

نون خشکای خونه دور ریخته نشه ..




باقیش همه افسانه ست




حقققق به تواننن ۱۰۰۰۰

 

[afson^_^]

*رفتم دانشگاه دیدیم پشت دانشگاه یه مزرعه ے ڪوچک گوجه فرنگے بود...





تا شروع‌ ڪردم به خوردنش یه دختره داد زد:

پروژه پایان ترممو نخور الاغ



پسران سرزمینم الهی برای هر کدومتون اتفاق بیوفته

 

[afson^_^]

کاش میفهمیدن وقتی تو خونه بلند میگم : دارم‌ میرم بیرون ...


اجازه نخواستم ، پول خواستم


میدونم که میفهمند ولی میزنن کوچه علی چپ

 

[afson^_^]

یه پتو قهوه ای داریم پنج سال بود نشسته بودیمش


دیروز دادیمش خشک شوییِ



امروز که رفتیم گرفتیمش فهمیدیم اصلا قهوه ای نیست


رنگش کلا سفیده

 

[afson^_^]

یارو دوستشو ناجور زده بود.
کار به دادگاه کشید!

قاضی میپرسه چرازدیش؟


میگه 10 سال پیش بهم گفته بود اسب آبی


قاضی : 10 سال پیش گفته الان زدیش؟



یارو :دیشب تازه اسب آبی رو تو تلوزیون دیدم



عقلش رو دوست داشتم

 

[afson^_^]

یادش بخیر چه هیجانی داشت روزی که قرار بود







زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل شیم



بمولا خیلی حال میداد

 

[afson^_^]

بالاي سينك ظرفشويي جاي ٦تا بشقاب و ٦تا پيش دستيه، ولي ما خيلي هوشمندانه ٦٠ تا بشقاب پيش دستي



و كاسه و ديگ و سيني و ليوان و ديس توش جا ميديم

یاححححح این منم وقتی مامانم میگه ظرفا رو بشوووررر

 

[afson^_^]

آخه چرا اینجوریه...
تهران به مشهد 1000 کیلومتر
مشهد به تهران 1000 کیلو متر
طبقه اول به هفتم:7 طبقه
طبقه هفتم به اول:7 طبقه
شنبه تا پنج شنبه:5 روز
ولی پنج شنبه تا شنبه:2روز
واقعن چرا



نفهمیدم چی گفت ولی احساس کردم چیز مهمی بود