طنز [ تویـیتی ]

[آتابای]

هر ساعتی از شبانه روز مهمون بیاد خونه ما بابام دست و پاش رو می‌گیره و شام و ناهار نگهش می‌داره.
سالیان سال مادرم بابت این قضیه غصه خورد و بحث کرد؛ تا اینکه دو بار آخر من کارتش رو برداشتم و از رستوران شام سفارش دادم.
الان دیگه مهمون می‌گه ما دیگه بریم، بابام می‌گه هر طور صلاحه.

》اگنس‌گِرِی《​

 

[آتابای]

ترم 1 دانشگاه بودیم، گفتيم همه بريم خونه كلاس تشكيل نشه، يه پسره با هيبت بهنام بانی پاشد گفت : اگه به والدين اطلاع بدن چى ؟
​

 

[آتابای]

‏تنها کاربرد ماشین حساب تو ایران اینه که هی بشینیم حساب کنیم سهم هر ایرانی از آخرین اختلاس‌ چقدر میشده، بعد حرص بخوریم.
/روژی​

 

[آتابای]

یعنی چی ما به درد هم نمی خوریم؟ مگه خودت نمیگفتی بابات کارخونه داره؟

/جالینوس​

 

[آتابای]

آینده بهم پیام داده "حوصلم سر رفته، اون سر رسید و خودکارو بردار یکم برنامه ریزی کن بخندیم.

/مجاهد​

 

[آتابای]

بچه‌ها پول واقعاً خوشبختی نمیاره.
اینو کسی بهتون می‌گه که صبح ۶۳۰ تومن سود سهام عدالت ریختن به حسابش.

»آقا مصطفا«​

 

[آتابای]

یه کیف یکی از همکارام بهم کادو داد از حجم فیک بودنش کهیر میزنم لوگوی مایکل کورس خورده بعد گنده دوخت زدن لویی ویتون، میترسم توشو ببینم با گوچی مواجه بشم

*پیوند کوالانسی*

​

 

[آتابای]

مامانم برا دوستش چادر میدوخت، تموم که شد خیاطیش گفت بیا سرت کن قدش و ببینم خوبه؟
حالا سرم کردم رومو گرفتم میگه اوه اوه در بیار خوب شد تو دختر نشدی

*مِستر روشن*​

 

[آتابای]

در یک مهمانی خانوادگی مامانم به یکی از آقایان مجرد میگه چرا ازدواج نمی‌کنی؟ (مادر من بیکاری؟ به تو چه؟) طرف هم میگه اجازه دارم از دختر خودتون(من بدبخت) خواستگاری کنم؟
مامان هم میگه دختر من خیلی اهل خانه و خانواده نیست ازش زن در نمیاد!
شناخت والد از فرزند ۱۰-۱۰
حفظ شرف و آبرو ۱۰-۰


✍Roshan​

 

[آتابای]

‏یک سری مسائل راجع‌به سالن‌های زیبایی فهمیدم،
میگن هزینه رنگ مو مثلا ۲ تومنه
خانمه به شوهرش میگه ۴ تومن میشه،
شوهرش ۴ تومن میزنه واسش
بعد میاد اونجا ۴ تومن کارت میکشه
و به فاطی میگه ۲ تومن بزن به کارتم.
برگهایم از این اتفاقات به کلی ریخته.


✍شاک شوکا

​