متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

چکیده نگار چکیده نگار داستان کوتاه گوربه | دیاناس کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 212
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,337
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
به نام حق
داستان کوتاه گوربه
به قلم دیاناس (میم_خاکی‌نهاد)
ژانر: #اجتماعی #درام #فانتزی
خلاصه:
یک روز از همه فاصله می‌گیرم و به کورسوری درونم سفر می‌کنم. خود را فراموش می‌کنم اما محیط را به خاطر می‌سپارم.
آن روز، مطمئنم به جای شما گربه‌ای وفادار به سویم دست دراز می‌کند. قدم می‌زنیم و صحبت می‌کنیم تا شاید کمی از پیچیدگی‌های ذهنی‌مان خلاص شویم!



توجه:
شاید درك مطالب این داستان برای افراد درون‌گرا آسان‌تر و ملموس‌تر باشد!


 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,337
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
مسئله‌ی مهم اما این است که حقی برای خستگی ندارم. خسته‌ام؛ اما حقی برای نشان دادنش ندارم. انگار که برای قدرت و قوی بودن آفریده شده‌ام. اهمیتی ندارد. برای یک‌بار هم که شده، دوست دارم این خستگی در چهره‌ام رخ نشان دهد. مگر چه می‌شود؟!
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,337
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
رگ‌های تنیده در پیشانی‌ام به انسداد نزدیک می‌شوند و موجود دوپای پشت سرم هیچ ذهنیتی از این اتفاق ناگوار ندارد. کاش رهایم کند.
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,337
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
و من فکر می‌کنم واکنش انسان‌ها به غم می‌تواند متفاوت باشد. یکی سکوت می‌کند، یکی فریاد می‌زند، دیگری از همگان فرار می‌کند و کسی هم می‌خندد، بلند می‌خندد، با چشمان آلوده به اشک می‌خندد!
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,337
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
دندان‌هایم را به هم می‌فشارم. خسته‌ام! از این انتظارات، از خوب بودن، از حرف‌ها، کلمات، انسان‌ها، از همه چیز خسته‌ام و هیچ‌کس هیچ درکی از احوال درونی مغزم ندارد.
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,337
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
فرار کرده‌ام، از اتفاقات درون مغزم فرار کرده‌ام و چه تلاش بیهوه‌ای.
 
امضا : Kalŏn

موضوعات مشابه

عقب
بالا