متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مهم ◇رد‌پای ماندگار یک‌ رمان◇

  • نویسنده موضوع روحـــناهی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 957
  • کاربران تگ شده هیچ

روحـــناهی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
33
 
ارسالی‌ها
1,416
پسندها
26,185
امتیازها
47,103
مدال‌ها
56
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
"چون قلـــم اندر نوشتـن می شتــافت

چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت"

سلام بر همه قلم‌ به دستان یک رمان و آرزوی حال خوب برای شما.

این تاپیک، جایی است برای یادگار گذاشتن از اثری که قلم‌زده‌اید و با احساسات مواج آن را نگاشته و حالا، به پایان رسانده‌اید.
رد ماندگار، برجسته‌ترین قسمت از دلنوشته شماست، آنچه لابه‌لای تار و پود خاطره‌ها باقی بماند.

این تاپیک فقط مختص نویسندگان عزیز است. نویسندگان عزیزی که دلنوشته آن‌ها به اتمام رسیده و در تاپیک پایان دلنوشته، اعلام کرده‌اند.

هدف این تاپیک اشتراک یک پارت از دلنوشته اتمام یافته به انتخاب خود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : روحـــناهی

دومـان

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,033
پسندها
22,955
امتیازها
42,073
مدال‌ها
32
سن
19
  • #2

به هر کس که می‌گفتی خوابم نمی‌بَرد،
جوابش تنها جمله‌ی «گوسفند‌ها را بشماری؛ خوابت هم می‌برد» را بر زبان جاری می‌کرد.
آخر من به که بگویم،
گوسفند‌های من تنبل‌تر از من هستند! یعنی حتی حاضر نیستند آن طرف نرده بپرند تا بتوانم گله‌ی بزرگ را بشمارم! البته از حق نگذریم، سگ گله‌ اوایل تا می‌توانست پارس می‌کرد و سرشان داد می‌زد؛
ولی حال فقط گوشه‌ای می‌نشیند.
فکر کنم باید برای به حرکت در آوردنشان چوپان استخدام کنم... .


*: ' نغمه مونس'
 

Violinist cat❁

نویسنده ادبیات
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,620
پسندها
21,598
امتیازها
43,073
مدال‌ها
28
سن
17
  • #3
تو را در پرواز چکاوک‌ها جویا شدم
در لبخند آفتابگردان لمس کردم
و بر داس ماه، بوسیدم.
از سد گاران بپرس، چقدر از حجمش اشک‌های من است.
منی که تن متلاشی‌شده‌ی پسر جسورم را آن جا پیدا کردم.
از خدا بپرس چقدر از سرخی شقایق‌هایش، خون ارشاد من است. از خدا بخواه چشم‌هایش را بر داس ماه ترسیم کند تا هر شب پشت پنجره به تماشایش بنشینم.
بگو صدایش را برایم در گلوی قوها بفرستد.

آواز قوها
 
امضا : Violinist cat❁

Violinist cat❁

نویسنده ادبیات
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,620
پسندها
21,598
امتیازها
43,073
مدال‌ها
28
سن
17
  • #4
ندا، نخستین شرقی غمگین

ندا، کاش آفتاب فردای رفتنت را نمی‌دیدم.
باغچه را ببین. می‌بینی بابونه‌ها هم از نبودنت غمگینند و پژمرده شدند؟ درست همچون من که با برکه‌ی پر اشک چشم‌هایم شمع‌های تولدت را روی کیک می‌چینم. همان شمع‌هایی که هرگز فوت نخواهی کرد. خودشان آن‌قدری می‌گریند که خاموش شوند؛ بدون این که آرزویی پشتشان باشد. راستی نگران بابونه‌های باغچه هم نباش، کمی عشقِ ندا نثارشان می‌کنم تا دوباره خوب و با طراوت شوند. من که تاکنون مقاومتم را از عشق به تو ساخته‌ام.
ندای جانم، هنوز در باورم نمی‌گنجد چشمانی که روزی می‌بوسیدم در واپسین روز بهار غرق خون شدند.
ما که با دلتنگی خو گرفته‌ایم اما ندا جانم، چقدر جای قدم‌هایت روی فرش‌ها و جای حضورت جلوی چشمانم خالی‌ست.
امروز زادروزت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Violinist cat❁

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,337
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • مدیر
  • #5
آتیتی
ایستاده‌ام!
کوه راسخ قصه ایستاد، ماند؛ اما روح از جثه‌ی ستبرش پر کشید. تابستان را اشک ریخت از این فراق و زمستان را در جستجوی احساس یخ‌زده‌اش نشست.
آتیتی
تمامم را سردی نبودنت به دوران سپرد که مثل زبان مردم، کوهی شد که از فرط غم خمیده؛ اما فرو نریخت که ترس داشت از فروریختن و ندیدنی که حسرت‌گونه به تنش تاخت و تاز کند.
آتیتی
ایستاده‌‌ام؛ به مصبت ایستاده‌ام تا بازگردی!

دیاناس(ماهی قرمز)
بخشی از مجموعه دلنوشته‌های آتیتی
 
آخرین ویرایش
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,418
پسندها
40,337
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • مدیر
  • #6
آتیتی
در غیابت، لمس پیکر نخستین نورچشمیِ تابستان رغبتی در تنم نمی‌رویاند. فروزه‌های آفتاب گویی دشنه‌هایی ملوث شده با شوکران‌اند که بافت بی‌گناه و مسکون فقسه‌ی سینه‌ام را نشانه رفته‌اند.
آتیتی
غیابت زهرآگین است برای جثه‌ای که بهبودش را حرارت آغوشت و استمرار حیاتش را بودنت شمارده.
آتیتی بازگرد، این سال قوای تحمل دو زمستان را ندارد.

دیاناس (ماهی قرمز)
بخشی از مجموعه دلنوشته‌های آتیتی
 
امضا : Kalŏn

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 7)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا