«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

نقد همراه نقد همراه رمان آن سوی دنیا | asalezazi / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع YEKTA ONSORI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 189
  • کاربران تگ شده هیچ

YEKTA ONSORI

گوینده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
911
پسندها
24,519
امتیازها
40,273
مدال‌ها
34
سن
18
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg


با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»

رمان «آن سوی دنیا» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YEKTA ONSORI

ANAM CARA

کاربر قابل احترام
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,060
پسندها
26,241
امتیازها
51,373
مدال‌ها
43
سن
19
  • #2
بسم‌تعالی~
نقد همراه رمان آن سوی دنیا
نقد از پارت 4 تا 8
منتقد: ANAM CARA


«4»
سری تکون دادم و کیفمو محکم دستم گرفتم و از خونه بیرون اومدم؛ حتی مادر فرصت نکرد حرفی بهم بزنه. به مغازه رفتم و یک نوشیدنی و مقداری خوراکی برای خودم خریدم، با فکر این‌که تو خونه من و الیزابت هاروارد تنها می‌مونیم لبخندی زدم.
وارد خونه که شدم،
در با صدای محکمی باز شد و پرانا همخونه‌ایم از دستشویی بیرون اومد.
(اینجا خیلی روزنامه‌وار توضیخ داده شده. می‌تونستید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA

Y E K T A

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
281
پسندها
5,392
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • #3
به نام خدا
منتقد یکتا
پارت 11 تا 15

امیدوارم این نقد کمکی باشه برای بهتر شدن رمان


پارت ۱۱
به کلیسا که رسیدیم همه در جایگاه خودشون نشسته بودن، اولین بار بود شارلوت ملاقات کردم، که داشت از حسادتش نسبت به لیز میگفت(می‌گفت نیم فاصله رعایت بشه )، و این‌که لیز بدون مشورت با شارلوت کار نمی‌کرد.
وارد مهمونی شدیم . فوراً دم گوش لیلی گفتم:
- امشب حتماً تلاش کن که با آقای فاینلایت برقصی.
لبخندی زد و چیزی نگفت، آقای فاینلایت به محض دیدن من به سمتمون اومد:
- اوه! آقای هاروارد خوش آمدید.
به من نگاه می‌کرد و به اقای هاروارد خوش‌امد میگفت.تمام خانواده هاروارد متوجه رفتار عجیب و غریبش شدن.
زل زد به من، از اون‌جایی که معذب بودم و اصلاً دلم نمی‌خواست برنامه‌ام با لیلی و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Y E K T A

Y E K T A

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
281
پسندها
5,392
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • #4
پارت ۱۳



کمک خواهد کرد. من معتقدم در کنارت خواهد بود، پس به او اعتماد کن. دختر عزیزت، الیزابت.

-خانوم امیلی لیز عاقل‌ترین دختر منه، این عجیبه که به شما اعتماد کرده، اون به افراد کمی اعتماد می‌کنه. پس می‌تونم بگم شما از اعتماد من برخورد هستید.
کمی توضیح بده توی چه زمینه ای به امیلی اعتماد کنه ، به حرف امیلی یا موندش توی‌خونه , و اینکه خانم هاروارد خیلی سریع اومد تو بهتره یک سروصدایی اتفاق بی افته

لبخندی زدم.

خانوم هاروارد که پشت در بود و این مکالمات رو شنید داخل اومد و گفت:

- اقای هاروارد، خانوم پرایس قصد داره چه‌قدر این‌جا بمونه؟ من از ایشون خوشم نمیاد.

چقد رک و سریع و همچین قاطع
نموندم تا اون مکالمه پر از عشق رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Y E K T A

NASTrr

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
42
 
ارسالی‌ها
7,917
پسندها
55,449
امتیازها
96,873
مدال‌ها
56
  • مدیرکل
  • #5
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد همراه رمان آن سوی دنیا

پارت ۲۲ به بعد
اقای «آقای» هاروارد به سمتم اومد : زمانی که قصد دارید از علائم نگارشی استفاده کنید، بعد از جمله، بدونه هیچ فاصله‌ای علامت را گذاشته و سپس با یک فاصله ادامه متن را بنویسید. «آقای هاروارد به سمتم اومد: » همچنین کلاهک «آ» رو هنگام نوشتن فراموش نکنید.
- راه خوبیه برای اروم«آروم» کردن اعصاب، نابود کردن در با تبر!
با گریه روی زمین افتادم و گفتم:
- اقای هاروارد بهت قول میدم تا ده دقیقه دیگه از این خونه برم.
«آقای هاروارد بهتون قول میدم تا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : NASTrr
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] asalezazi
عقب
بالا