• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

روی سایت زمستان سوزان | پریچهر صادقی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Cãlypso
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 1,718
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
«به نام خالق»
زززمستان.jpg


نام دلنوشته: زمستان سوزان
نام نویسنده: پریچهر صادقی


مقدمه:
این زمستان با همه ی فصل های قبل، فرق دارد.
این زمستان، سرد نیست.
گرم است.
گرمایش از شعله ی عشق در دل من و تو نشأت گرفت.
ذره ذره، برف ها را آب کرد.
فصل زمستان را سوزاند.
این زمستان چقدر سوزنده بود...
 
آخرین ویرایش
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
دستانت را می گیرم.
مثل لمس آتَش است؛ آرامش در وجودم، به غلیان می اُفتد.
چقدر لذت بخش است...
 
آخرین ویرایش
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
روی برف ها نشسته ام.
سرمایش را حس نمی کنم؛ بی حسی در کنار تو چه خوب است...
شاید بگویی بی مربوط است؛ اما از لمس دستان تو، زمستان هم برایم سرمایی ندارد.
 
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
هر بار به چشمانت، نگاه می کنم.
از گرمایش، ذوب می شوم.
نمی دانم...
شاید تو اینطوری، برف ها را آب می کنی!
 
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
در پیاده رو ریزه ریزه، بلور های برف روی موهایم می نشستند.
احساس سرما کردم.
ناگهان دلم برایت تنگ شد.
حیف! که کنار من نبودی.
زمستان، حتما از گرمایت کم می آورد...
 
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
چرا همه از زمستان دل گیرند؟!
از سرما و سوزش، شکایت می کنند.
بگذریم...
آنها که تو را ندارند.
وگرنه دلگیری، یادشان می رفت.
 
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
خورشید، به برف ها می تابد.
مثل همیشه...
اما زمستان ادامه دارد.
تعجبی ندارد؛ خورشید که مثل تو نیست.
 
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
اواسط زمستان است.
هوا مثل هر روز گرم نیست.
دلم می گیرد.
جای دستان تو، میان دستانم خالیست!
 
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
فنجان چای را بر لب گذاشتم.
لب سوز بود.
اما نمی دانم چرا با وجود داغی اش، دوباره از سرما لرزیدم.
جالب است...
مثل اینکه، تنها وجودت التیام بخش سرما است.
 
آخرین ویرایش
امضا : Cãlypso

Cãlypso

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
4/6/18
ارسالی‌ها
947
پسندها
19,436
امتیازها
42,073
مدال‌ها
36
سن
20
سطح
27
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
امروز برف سنگینی بارید.
تحمل سرما، حتی داخل سکونتگاه هم سخت بود.
از درزها و گوشه های خانه، سوز سرما می آید.
دلم هوایت را کرد...
 
امضا : Cãlypso
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا