- ارسالیها
- 220
- پسندها
- 5,195
- امتیازها
- 22,273
- مدالها
- 11
- نویسنده موضوع
- #121
شخصی نزد شیخی رفت تا از زباندرازی و سرکوفتهای زنش شکایت کند و مشورتی بگیرد.
شیخ گفت بابت هر کاری که زنت برایت انجام میدهد از او تعریف و تمجید کن.
هنگام افطار زن سفره را پهن کرد. مرد با اولین لقمهای که خورد شروع کرد از دستپخت زنش تعریفکردن و گفت تا حالا چنین غذای لذیذی نخورده ام.
زن گفت: زهرمار بخوری، چندین سال برایت غذا پختم اما یک بار هم تعریف نکردی، حال که زن همسایه برای اولین بار غذا درب منزلمان آورد تعریف و تمجید میکنی!
atia
شیخ گفت بابت هر کاری که زنت برایت انجام میدهد از او تعریف و تمجید کن.
هنگام افطار زن سفره را پهن کرد. مرد با اولین لقمهای که خورد شروع کرد از دستپخت زنش تعریفکردن و گفت تا حالا چنین غذای لذیذی نخورده ام.
زن گفت: زهرمار بخوری، چندین سال برایت غذا پختم اما یک بار هم تعریف نکردی، حال که زن همسایه برای اولین بار غذا درب منزلمان آورد تعریف و تمجید میکنی!
atia