روی سایت آرامم اما پر هیاهو | ..ice-Queen.. کابر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ..ice-Queen..
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 35
  • بازدیدها 1,525
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
آرامم-اما-پر.jpg
به نام الله
نام دلنوشت: آرامم اما پرهیاهو
نویسنده: ..ice-Queen..
ویراستار: نسترن بانو

مقدمه:
نمی‌دانم چند روز یا اصلا چند ماه است که دلم هوس گذشته را کرده...؟!
همان زمانی که از مدرسه بازمی‌گشتم...
و تو، سر کوچه می‌ایستادی و نگاهم می‌کردی؛ آرام اما پرهیاهو...
اما من همیشه، اخم کنان از کنارت رد می‌شدم...
حال دو سال از آن زمان گذشته است... تو نیستی اما هنوز هم در خیالم گاه سر کوچه می‌ایستی با لبخندی در لب نگاهم می‌کنی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
موهایم را دست نخورده گذاشته‌ام...
چون هیچ وقت از تو نشنیدم که بگویی کوتاه‌شان کن... یادم است همیشه می‌گفتی:
-موهای زیبایی داری!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
دلم تنگ است برای آن دو گوی غرق در قهوه‌ای تیره‌ات...
همان چشمانی که جز من به هیچ کس خیره نمی‌شدند...
نمی‌دانم چشمانت رنگ گرفت...
یا من، جز خودم کس دیگری را در آن‌ها یافتم...؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
نمی‌دانم آدم‌ها انقدر بد بودند یا تو انقدر خوب که هنوز با اینکه نیستی در اتاقچه‌ی خیالم می‌رقصی و من باز در بیداری خوابم می‌برد...؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
هنوز هم در تاریکی خلوتم صدایت می‌زنم!
اما فرقش با گذشته این است تو نیستی که جوابم را بدهی...
به جای تو سکوت است که بر سرم آوار می‌شود...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
موهایم را می‌بافم به امید اینکه باز گردی...
گفته بودی موی فر را دوست داری!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
سر طاقچه‌ی دل من همیشه جای عشق خالی بود...
آمدی و کودکانه تو را در آن طاقچه جا دادم...
حال که رفتی... طاقچه‌ام را هم با خودت ببر...
چون دیگر دلی برایم باقی نمانده است...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
کودکانه دوستت داشتم... از همان کودکانه‌های خالص که بی ریا هستند...
اما تو بزرگانه دوستم داشتی... از همان بزرگانه‌هایی که برای کودکانه‌ها دروغ می‌بافند...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
گفته بودی تا ابد و یک روز هستی...
نمی‌دانستم که ابدت عفو خورده است...
حال آن یک روزش را چطور؟
می‌مانی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,458
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
حالم خوب است!
راستش را بخواهی امروز هم به امید دیدنت از سر کوچه‌مان رد شدم...
اما باز هم نبودی...
خسته نمی‌شوی از این همه نبودن؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا