دنباله دار ⚜️ دیــالوگ های روزانـه ⚜️

  • نویسنده موضوع MORTAL
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 81
  • بازدیدها 20,297
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

MehrDãd.K

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
28/4/17
ارسالی‌ها
1,234
پسندها
70,707
امتیازها
61,573
مدال‌ها
27
سطح
43
 
  • #51
بابا : رمزشو بزنم ؟
مامان : بزن
تق :/
من : چرااااااااااا زدی تو صورتم :|
بابا : مامانت گفت بزن
من : :|
قیا فه ش : :big-grin:
خ دوست دارم ، ی مدت قهر بودی جهنم بود اصلا :straight-face:
 

༆ALN

کاربر سایت
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
11/2/20
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,209
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
سطح
0
 
  • #52
بابا این هفته میریم پیشِ مامان؟
- شماره کارت بزن.
شماره کارت واسه چی :/
- که مامانت پول بزنه تا بریم دیگه:458149-2e0df5ba9e7ed867450b1a5ac2956e3a:

بابااا
- هااا بچه تو نمی فهمی بنزین گرون شده آب بریزم تو ماشین بریم
و همچنان من :/
 
امضا : ༆ALN

13.1.20

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/8/18
ارسالی‌ها
1,151
پسندها
21,405
امتیازها
42,073
مدال‌ها
40
سطح
28
 
  • محروم
  • #53
اروم‌ میرم پشت سر ننم تو اشپزخونه که داره ظرف میشوره.
من: پِخ
ننم درحالی که سه متر پریده تو هوا داد میزنه: پدرسگ
بابام از توی روشویی در حالی که داره ریششو میزنه داد میزنه: شیر سگ خورده
من: :458049-1a8c8784c85356a3b2e074d2590e8c9c:
عشق و علاقه و محبت::458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9:
(خداییش همو خیلی دوست دارن ولی نم چرا اینجورین:108:)
 
آخرین ویرایش

13.1.20

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/8/18
ارسالی‌ها
1,151
پسندها
21,405
امتیازها
42,073
مدال‌ها
40
سطح
28
 
  • محروم
  • #54
معضلات کروناییه خانوادمون:)
...........
برادرم: دارم‌ میرم خونه عمو!
ننم در حالی که کارد گوشت تو دستشه از اشپزخونه میپره بیرون: ضد عفونی کننده با خودت ببر نبردی حق نداری بری!
منو بابامو برادرم://
...........
من در حال رفتن به دستشویی چشمم به ننم میخوره که داره دنبالم‌ میاد
من: میخوای بری تو اول؟
ننم: نه میخوام بیام ببینم دستاتو تمیز میشوری یا نه؟!
من://
...........
من تو دستشویی حین انجام عملیات که یهو صدای ننمو از پشت در میشنوم: میگن از مایع استفاده کنین صابون اثر نداره.
منی که دیگه از گریه گذشتم: تورو جون هرکی دوس داری برو بزار کارمو بکنم!!!!!
..........
بابام: خانوم من دارم میرم دکتر...چیزی نمیخوای؟
ننم: نه فقط سه چهارتا ماسک ببر دوساعتی عوض کن میگن خوب نیست یه ماسک زیاد بمونه رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

MehrDãd.K

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
28/4/17
ارسالی‌ها
1,234
پسندها
70,707
امتیازها
61,573
مدال‌ها
27
سطح
43
 
  • #55
بابام-ببین یه عکس ب قول خودت خز می گمت شاهکار... نمونه نداره .
+ چیه ؟ حتما دم پل پلدختر خیره ب ابر :| نود درصدتون این مدل عکسو دارین /:
بابام -نه تو خونه ، دم غروبی ، با عینک آفتابی ، در حال مطالعه مجله .
:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: :458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d: من :
خودش : :458057-f4fa16f5fbd0d3eef2cfe92856ea944e::458057-f4fa16f5fbd0d3eef2cfe92856ea944e::458057-f4fa16f5fbd0d3eef2cfe92856ea944e:
 

13.1.20

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
23/8/18
ارسالی‌ها
1,151
پسندها
21,405
امتیازها
42,073
مدال‌ها
40
سطح
28
 
  • محروم
  • #56
ننه بابام بعد از سه روز برگشتن خونه از روستای پدر مادریم با یه خروار‌ گیاه سبز که دارن بحث میکنن چطور خشکشون کنن!
من: اینا چین اوردین؟
ننم: یونجه اوردیم خشک کنیم.
من: یونجه واس چی؟ ما خو خر‌ نداریم.
بابام: من‌ میخوام بخورم...میگن دمنوشش برای چربی خوبه.

بدون هیچ حرفی رفتم تو اتاقم و تا فردا ظهرش‌ نیومدم‌ بیرون:)
انگار‌ تیر‌ میخوردم اگه اون کلمه رو نمیگفتم :108:
 

HONEYEH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
12/2/20
ارسالی‌ها
1,496
پسندها
24,951
امتیازها
48,073
مدال‌ها
20
سن
23
سطح
28
 
  • #57
من:بابا جونم :biggrinsmiley:
بابام: چیه؟:hmmsmiley02:
من: بابا داری میری بیرون؟:biggrinsmiley:
بابا : نمیخرم .خدافظ:hmmsmiley02:
من:blinksmiley:
بابام:coolsmiley02:
(وقتی هر سری میره بیرون بهش میگم برام پاستیل بخر)
 
امضا : HONEYEH

HONEYEH

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
12/2/20
ارسالی‌ها
1,496
پسندها
24,951
امتیازها
48,073
مدال‌ها
20
سن
23
سطح
28
 
  • #58
مامان بزرگ: ای وای پیری دگ چشام سو نداره
من:هییییی

ساعتی بعد

مامان بزرگ:هاااااانیه بیا این مررچه رو رو دیوار بزن فردا خونه پر میشه.
من : کو آنا
مامان بزرگ: اوناها دگ.ریزه اندازه سر سوزن داره میره سمت ساعت دیواری....
من:blinksmiley:
مورچه:blinksmiley:
مامان بزرگ:biggrinsmiley:
 
امضا : HONEYEH

Suzan.R

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
26/12/19
ارسالی‌ها
66
پسندها
898
امتیازها
4,848
مدال‌ها
7
سطح
7
 
  • #59
آیناز و باباش.
- بابا؟
- بله.
- پول میخوام!
- خوب نخوا!
- بابا من پول لازم دارم.
( یه ده تومنی از جیبش در میاره)
- بابا این و به گدا بدی باهات قهر میکنه.
- بده من باباجان من قهر که نمیکنم هیچ بوست هم می کنم
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
17/3/19
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,327
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • #60
من-
مامانم+
-برو دستات رو بشور
+حالا می‌رم
+تبلتت‌رو بذار کنار میکروب داره
-الان می‌رم دستام رو می‌شورم
چند ساعت بعد
-برو دستات رو بشور
+باشه
بعد نهار
-می‌رم تلوزیون ببینم
+دستات رو بشور بعد برو
-می‌رم بخوابم
+دستات رو بشور، آخرش مریض می‌شی
البته بنده تمام روز در خانه به‌سر می برم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا