متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار بهنام محبی فر | اشعار پارسی

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 148
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
به انرژی می مانی ...
در من
تمام نمی شود دوست داشتنت
فقط
هر لحظه
به شکل دیگری دوستت دارم
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
دلم روشن است
می آیی ...
هوا دوباره خوب می شود ...
دلم دوباره پر می گیرد ...
دوباره هزاربار عاشقت می شوم ...
تو یک بار می گویی :
" دوستت دارم "
و من از شوق ، هزاربار میمیرم ...
دلم روشن است ...
دوباره عاشقم خواهی شد
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
می دانم یک شب
از حوالی خواب هایت خواهم گذشت
و دهان گشوده ی شب را
به بوسه ای طولانی
خواهم بست
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
به پاییز می مانی
زیبا اما بی رحم ...
می آیی ، می کشی
می روی
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
عید
لبخند توست...
که زمستان
پنهانش کرده
تا وقت خداحافظی
هدیه دهد به بهار
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
شب
گم شده بود
لابلای موهات
اما
دست هایت
پر بود از ستاره
باید می دانستم
راه عشق
از چشمانت می گذرد
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
زل زدیم به در و دیوار
و "دوستت دارم "ها را فریاد نزدیم
پنحره ها را بستیم
بوسه ها را
پنهان کردیم زیر تخت
و هیچ نگفتیم....
اینگونه بود که یک شب
عشق خوابید
و دیگر بیدار نشد .
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
در من
غریبه ای هست
که هنوز
با صدای هر زنگی
از خواب تو می پرد
صدای نم نم باران
کابوس هایش را
آشفته می کند...
هیاهوی باد غارتگر را
تاب نمی آورد
و خش خش برگ ها
کلافه اش می کند ...
در من
بیگانه ای نفس می کشد
و فقط
به قرارهایی فکر می کند
که قرار نیست
هیچ وقت با تو داشته باشد ....
در من
غریبه ای هست
که تنها
با تو آشناست .
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
چشم انتظار بهار می مانم...
من
هنوز
به صداقت فصل ها
ایمان دارم ....

تو
با بهار می آیی
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
روزها
بدجنس شده‌اند!
از شنبه‌اش بگیر تا پنج‌شنبه
دلتنگی‌ها را قایم می‌کنند
آن‌وقت شب‌ها در دل تاریکی
یواشکی دست به دست می‌کنند آن‌ها را
بیچاره جمعه!
صبح که بیدار می‌شود
می‌بیند تمام خانه‌اش
تلنبار شده از دلتنگی
بغض می‌کند
از همان اول صبح‌اش...
 
امضا : Kalŏn

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا