متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار فرنگیس شنتیا | اشعار پارسی

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 123
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
یک رنگی‌ات بیقرارم می‌کند
در اتاقی که
پنجره‌اش رو به دوربین های مخفی باز می‌شود
و نور می‌گیرد از چراغ قوه سربازی
که عاشقی‌های مرا می‌پاید
و از نفس های داغ تو شماره برمی دارد
ظلمت مرطوبت تازه‌ام می‌کند
آنقدر که باور نمی‌کنم
همان چروکیدهکی سالیان تحت تعقیبم
ارتکاب گناه با تو
تجربهکی دلچسب یک شورشی است
آنگاه که از مراسم تیرباران خود گریخته باشد
و بوسه‌هایت
شلیک گلوله‌ای است
آغازگر یک انقلاب ویرانگر.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
من سالیان پیش
باید سرم را بر شانه‌های تو می‌گذاشتم
و می‌مردم
سال‌هایی که
پاهایم در شهر بی ناله و متروک جا مانده بود
و کسب و کارم
سرشماری جنازه‌های بی سر بود
کجا بودی که ندیدمت ؟
آن سال ها که بر زمین می‌خوردم
و دستی نبود که از خون بلندم کند
چرا به حرمت دهانی
که التماس دعا می‌خواست
نگفته بودی سلام ؟
حالا که دیگر
از آن موهای دخیل بسته بر درختان خشک
چیزی نمانده است
این روزها تکه پاره‌تر از آنم
که بخواهی به لبخند و بوسه‌ای
به هم پیوندم زنی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
از من بد بگو
کوچکم کن
به اندازه‌ی زنان ملال آوری
که چون گرسنگان مفلوک
به دنبال بوی گوشت تو
دست و پا می‌زنند‌.
آن خواب های مخفیانه‌ی رو به جنگل و دریا
آن عاشقانه‌های مه گرفته ی دلتنگ
به این فریب‌های کوچک عامیانه می‌ارزد
بگذار کسی نداند
مردی که در ملاعام شلاق به جانم می‌کشد
همان کسی است که پنهانی
زخم‌هایم را می‌بوسد
و آبم می دهد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kalŏn

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا