افسوسهای بیرنگِ یک مُرده
که میرود بچرخد توی آوازهایم
مثل انار یا سیب کال
تو را تُرش میکنم
سقوط میکند بچهام در رَحِم
و شعر
قوز میکند از دهانم
به چشمِ بستهی قبرِ کوچک، به آغوشِ درازِ نی
چرک میچروکد در رَحِم
مثل افسوسهای بیرنگِ یک مُرده
گوش کن!