متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار صدیقه مرادزاده | اشعار پارسی

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 50
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
پاهایت را بردار
صدای خش خش برگ ها
کمر درخت را می شکند
لبخند می زنی و باورت نمی شود
من اگر گوشه ی خانه ام آه بکشم
برگه های روی میز کار تو به هم می ریزد
حالا هی پنجره را ببند
باد را لعنت کن و پرده ها را بکش
و باورت نمی شود
ترکیدن بغض گلوی من
به لرزیدن اتاق تو ربط دارد
به جنس پنجره ها شک کنی
خواستم گفته باشم
گاهی قد خاطره ها
از خط کش تو بالا می زند .
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,507
پسندها
40,727
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
قرارنیست با خاک تنم
کوزه بسازند برای تو
من همیشه دیر رسیده ام
واین خیابان
بوی قدم های رفته ی تورا می دهد
قرار نیست با خاک تنم گلدان بسازند
تا خاطره ای باشم گوشه ی اتاقت
من همیشه دیر رسیده ام
حتی برای دست کوزه گر
اما یادت باشد
غباری که تو را به سرفه می اندازد
سرگردانی من است
به باد بگو دیرتربیاید .
 
امضا : Kalŏn

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا