- ارسالیها
- 9,724
- پسندها
- 40,960
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 42
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
میوه هایی که می افتند
به درخت باز نخواهد گشت
آغوش تو ادامه ی تابستان است
که مرا در خودش فرو می ریزد
در آیینه های جوان سالی ام
در حال قدم زدنی
با آن دوچرخه ی زنگی
و سبد کوچک عصرانه
کمی بعد
پشت در پا می کوبی
من در آينه سرخاب می زنم
تو می گویی: زیبایی!
تمام میان سالی
به چشمانت اعتماد می کنم
آینه های تو در تو
بچه ها هنوز نرسیده اند
من خطوط چهره ام را در آینه تکرار می کنم
تو از دور برایم دست تکان می دهی
ادامه ی تابستان بازوانش را تنگ تر می كند
و میوه ها سقوط می کنند .
به درخت باز نخواهد گشت
آغوش تو ادامه ی تابستان است
که مرا در خودش فرو می ریزد
در آیینه های جوان سالی ام
در حال قدم زدنی
با آن دوچرخه ی زنگی
و سبد کوچک عصرانه
کمی بعد
پشت در پا می کوبی
من در آينه سرخاب می زنم
تو می گویی: زیبایی!
تمام میان سالی
به چشمانت اعتماد می کنم
آینه های تو در تو
بچه ها هنوز نرسیده اند
من خطوط چهره ام را در آینه تکرار می کنم
تو از دور برایم دست تکان می دهی
ادامه ی تابستان بازوانش را تنگ تر می كند
و میوه ها سقوط می کنند .