شاعر‌پارسی اشعار ضیا موحد | اشعار پارسی

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 80
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
10,101
پسندها
42,119
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
سطح
41
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
هر شب کتابخانه من باز است
و شاعران و منطق دانان
با یکدیگر در آنجا بحث می کنند
وقتی که کار بالا می گیرد
با خشم
دست یکی از آنان را می گیرم
و از کتابخانه به بیرون پرتاب می کنم
گاه تا سپیده دمان باهم
در کوچه های شهر قدم می زنیم
گل می گوییم و گل می شنویم .
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
10,101
پسندها
42,119
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
سطح
41
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
زیرا که شعر گفتن کاری است بی فایده
و شعرباید بی فایده بماند
تا از میان این همه سوداگر جان به در ببرد
زیرا که شعر گفتن کاری است نا ممکن
ای شاعران ممکن
این سطرهای کج چیست؟
این بندهای سست
که کهنه های خود را از آن
در هر مجله می آویزید؟
زیرا که جاودانگی ارزان نیست
بر سنگ گور من بنویسید :
مُردم
از بس که شعر بد خواندم
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
10,101
پسندها
42,119
امتیازها
96,873
مدال‌ها
43
سطح
41
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
پرندگانی هستند
كه آشیانه ی خود را ترک می كنند
به جای دیگر می روند
و خواب آشیانه خود را می بینند
بهارها به زمستان می روند
وخواب می بینند
كه در بهارند
پرندگانی هستندكه
روز و شبتنهاهامان می نهند
و خواب می بینند
كه روز و شببا ما هستند
تو این پرندگان را دیدهای
و خواب می بینیكه با تو هستند
 
امضا : Kalŏn

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا