مطالب جالب مطالب جالب | اشعار زیبا

  • نویسنده موضوع -Eunoia
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 74
  • بازدیدها 367
  • کاربران تگ شده هیچ

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,988
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • مدیر
  • #71
سهل باشد به ترک جان گفتن
ترک جانان نمی‌توان گفتن

هر چه زان تلختر بخواهی گفت
شکرینست از آن دهان گفتن

توبه کردیم پیش بالایت
سخن سرو بوستان گفتن

آن چنان وهم در تو حیرانست
که نمی‌داندت نشان گفتن

به کمندی درم که ممکن نیست
رستگاری به الامان گفتن

دفتری در تو وضع می‌کردم
متردد شدم در آن گفتن

که تو شیرینتری از آن شیرین
که بشاید به داستان گفتن

بلبلان نیک زهره می‌دارند
با گل از دست باغبان گفتن

من نمی‌یارم از جفای رقیب
درد با یار مهربان گفتن

وان که با یار هودجش* نظرست
نتواند به ساربان گفتن

سخن سر به مهر دوست به دوست
حیف باشد به ترجمان گفتن

این حکایت که می‌کند سعدی
بس بخواهند در جهان گفتن
سعدی
*هودج: کجاوه، عماری
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,988
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • مدیر
  • #72
گردن‌کشی از همچو منی چشم مدارید
من موج فرورفته به اعماق قرونم

امید به آبادی من خواب‌ پریشی است
من دهکده رفته به تاراج قشونم

در من طمع صید مبندید که از ضعف
رنگین نشود خامه هم از جوهر خونم

ای عشق دو ملک است که باید بستانی
من نیم هوس نیم دگر نیز جنونم

بی‌دل سر فرصت به وصالی نرسیدم
از معنی بیچاره بپرسید که چونم
محمد سهرابی
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,988
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • مدیر
  • #73
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست

ولوله در شهر نیست جز شکن زلف یار
فتنه در آفاق نیست جز خم ابروی دوست

داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست

دوست به هندوی خود گر بپذیرد مرا
گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست

گر متفرق شود خاک من اندر جهان
باد نیارد ربود گرد من از کوی دوست

گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل
روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست

هر غزلم نامه‌ایست صورت حالی در او
نامه نوشتن چه سود چون نرسد سوی دوست

لاف مزن سعدیا شعر تو خود سحر گیر
سحر نخواهد خرید غمزه جادوی دوست
سعدی
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,988
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • مدیر
  • #74
در کُنجِ دلم عشقِ کسی خانه ندارد
کس خانه درین کلبهٔ ویرانه ندارد

دل را به کفِ هرکه نهم باز پس آرد
کس تابِ نگهداری دیوانه ندارد

در بزمِ جهان جز دلِ حسرت‌کشِ ما نیست
آن شمع که می‌سوزد و پروانه ندارد

در انجمن عقل خروشان ننهم پای
دیوانه سرِ صحبت فرزانه ندارد

تا چند کنی قصهٔ اسکندر و دارا
ده روزهٔ عمر این همه افسانه ندارد
پژمان بختیاری
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,988
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • مدیر
  • #75
چه داری با دلم ای شب‌نما روز؟
دو‌رنگی برطرف، شب باش یا روز

نه بر من روز را رحمی، نه شب راست
جدا شب می‌خورد خونم، جدا روز

کجا مجنون به ناکامی، کجا من
کجا شب در سیه‌بختی، کجا روز

تو نوری، قدرِ ظلمت کی شناسی
که شب را شب شناسد، روز را روز

ز بس در ظلمتم زین بختِ شب‌رنگ
نمی‌آید به چشمم آشنا روز

گَرَم شب‌رو دهد وصلت، خوشا شب
وگر روزم شود روزی، خوشا روز

تو حربایّی* و من خفّاش، طالب
ترا شب زنده می‌دارد مرا روز
طالب آملى
*نوعی آفتاب‌پرست
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا