***
در شهری که هر گوشهاش پر از رازها و معماهای پیچیده است، کارآگاهی با دلنوشتههایی سرشار از اضطراب و کنجکاوی، به کاوش در دل این تاریکیهای ناشناخته میپردازد. "دلنوشتههای یک کارآگاه در شهری پوشیده از رازها" فرصتی است برای ورود به عمق ذهن یک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
شبهنگام است، و مه سنگینی در کوچههای باریک و سنگفرش شدهی شهر خزیده است. در دل این شب، کارآگاهی تنها، دفترچهای کهنه و پر از یادداشتهای پراکنده را باز میکند. او خسته از تعقیب سایهها و مواجهه با چهرههای دروغین، در میان دود سیگار و روشنایی کمفروغ یک چراغ، قلم به دست میگیرد تا دلنوشتهای را ثبت کند. صدای پای گذشته در ذهنش طنین میاندازد و او مینویسد:
***
با ذهنی چرکین بر تن کاغذ نباتی چنین مینویسم:
"در این شهر غرق در سکوت، حقیقت همچون سکهای دو رو میدرخشد؛...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.