فراخوان معرفی رمان‌های درحال تایپ

[Asal.k85]

در حال تایپ | رمان برگرد جبران می‌کنم | حامی کاربر انجمن یک رمان | Page 16

کد: 5146 ناظر: @Abra_. دو فصل در یک جلد! خلاصه: از همون اول، تو اوج جونیش با کلی ثروت مجبور بود تنهای تنها زندگیش رو بچرخونه... اما یه جایی از زندگی انگار ورقِ تنهایی برگشته بود و با اضافه شدنِ یه سری آدمای جدید، هیجان سر تا سر سرنوشتش رو در برگرفت. انگار همه‌ی آدمای دور ورش دست تو دست هم...

forum.1roman.ir

 

[Dina.H.89]

جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شویدجهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Taban_Art]

سلام

در حال تایپ | رمان آینه‌ی دژخیم | زهرا صالحی(تابان) نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

کد رمان: ۳۲۰۵ ناظر: @L.latifi❁ به نام خدایی که پناه می‌برم به او از شرّ شیطان رانده شده خلاصه: شبانه، از باورهای اجباری و ناموافق خسته است. او که به جستن از واداشتگی خانواده‌اش بر سر عقایدشان محکوم شده، قصد می‌کند برای همیشه خانه‌ی پدری را ترک کند. داستان روایت می‌کند شبانه نزدیک به دو سال...

forum.1roman.ir

آینه ی دژخیم

 

[Taban_Art]

رتبه اول فانتزی | رمان به دنبال شارلو | زهرا صالحی(تابان) نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

کد: ۴۳۱۲ ناظر: @MAHLA.MI تگ: برگزیده، رتبه اول فانتزی خلاصه: آن‌ها همیشه می‌شنیدند که دیگران تعریف می‌کنند: «شارلو تا ابد در امنیت است...چقدر سرزمین خوبی است...هیچ شیطانی نمی‌تواند نزدیکش شود...هیچ سایه‌ای در آن قدرت پایداری ندارد...خوش به حالِ اهالی‌اش.» اما زمانی که طوفان سرد سایه‌ها وزیدن...

forum.1roman.ir

رمان به دنبال شارلو

 

[F@rn@z]

مطلوب | رمان موم شب | فرناز کاربر انجمن یک رمان | انجمن رمان نویسی یک رمان

کد رمان: 2911 ناظر: asalezazi تگ: مطلوب خلاصه: پشت عمیق‌ترین لبخند رازها نشسته، زیباترین چشم‌ اشک‌ها ریخته و مهربان‌ترین قلب دردها کشیده. برای بعضی‌ها، مفهومِ زندگی همیشه زیباست. حتی با همه‌ی کاستی‌هایش! مانند هستی راستین؛ دختر شاد و زیبایی که افکاری معمولی دارد و آرامش و خوشی را در کانون...

forum.1roman.ir

 

[آتنا سرلک]

موضوع 'رمان پلیس به اضافه‌ی عشق | آتنا سرلک کاربر انجمن یک رمان' در حال تایپ | رمان پلیس به اضافه‌ی عشق | آتنا سرلک کاربر انجمن یک رمان

 

[ریحانه علیزاده]

در حال تایپ | رمان دامیار | ریحانه کاربر انجمن یک‌رمان

کد رمان: 5698 ناظر: @Taraneh.j خلاصه: جدال دو مرد نامشخص و تباهی زندگی، سرنوشت شومی‌ست که دخترک را به جنون می‌رساند. راز پنهانی اورا به سمت خود می‌کشد و حقیقت را برملا می‌کند ولی این میان کسی دیگر از دل ماجرا بیرون می آید که همه را به جان هم می اندازد، کسی که شاید بتواند بخشی از حقیقت داستان...

forum.1roman.ir