• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته مجموعه دلنوشته‌های نغمه‌های تیمار | محدثه رستگار کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع AROHI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 44
  • کاربران تگ شده هیچ

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,898
پسندها
22,749
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
محل سکونت
گورستان آرزوهای مُرده!
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام مجموعه دلنوشته: نغمه‌های تیمار.
نویسنده: محدثه رستگار.

مقدمه:

سالیان است که واژگانم آغشته‌اند به جنون و خود را از اسارت دارالمجانین ذهن متروکه‌ام می‌رهانند تا به یک دنیا فریاد بکشند شوریدگی حال مرا... کلماتی که در جهنم درونم متولد می‌شوند برای نغمه شدن و شنیده شدن اما قبل از اینکه به سوی جهان بیرون پرواز کنند، شعله‌های آتش بطنم بال و پرشان را می‌سوزاند! نواهایی که پیش از آواز شدن در اعماق وجود مخروبه‌‌ام اسیر خفقان می‌شوند و به کلمات بدل می‌گردند تا به‌جای گفته شدن، بر صفحه‌های سرد و بی‌روح کاغذ آرام بگیرند. نغمه‌های تیماری که در من جان می‌دهند و می‌میرند، خاطرات غم‌زده‌ای را از سفر به گذشته برای دلم سوغات می‌آورند. خاطراتی که هرکدام قصه‌هایی تلخ را بازگو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AROHI
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Hope

Hope

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
32
 
ارسالی‌ها
3,835
پسندها
20,535
امتیازها
53,173
مدال‌ها
45
محل سکونت
Khuzestan
  • مدیر
  • #2
•| بسم رب القلم |•
آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...
1000004933.jpg
نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
***

قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"
پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hope

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,898
پسندها
22,749
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
محل سکونت
گورستان آرزوهای مُرده!
  • نویسنده موضوع
  • #3
در سرزمین قلبم جنگی عظیم بپا شده و پروانه‌های احساس را در این دیار به قتل رسانده! نبردی که امیدهایم را به غارت برد و کشور دل را به ویرانی کشاند... عقل را از بطنم ربود و مُهر جنون به حرف‌حرف کلماتم کوباند! نغمه‌هایی که در من خفه شدند، به واژه‌ها بدل گشتند؛ واژگانی که در سپیدی کاغذ، ردپای دیوانگی من هستند که گویی در سپیدی برف به یادگار می‌مانند! خاطره‌‌ای می‌شوند برای من‌‌های آینده؛ که من مُرده‌ی گذشته را در آینه‌های کهنه‌ی این لغت‌ها پیدا می‌کنند... من با من روبه‌رو می‌شود برای عهد و پیمان بستن. تا سوگند بخورد که دیگر خود را برای هیچ‌کس جز خود فدا نخواهد کرد! قسم بخورد که تنها عاشق خود باشد و بس!
 
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,898
پسندها
22,749
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
محل سکونت
گورستان آرزوهای مُرده!
  • نویسنده موضوع
  • #4
این روزها همه در درک کلام من عاجز مانده‌اند و غافل‌اند از اینکه این واژه‌‌ها را شهر جنون برای من به غنیمت آورده‌! شوریدگی‌ای که حاصل اشک‌های نریخته‌ام و بغض‌های نشکسته‌ام است. و کسی چه می‌داند تا چه اندازه غبار بغض بر نغمه‌هایم نشسته که در حبس گلویم اسیر مانده‌‌اند و راهی برای رهایی ندارند... دیوانه‌وار چنگ می‌زنند بر گلویم و به‌جای اشک خون فوران می‌کند از پنجره‌ی چشمانم... چشمانی که از پس خود شبی تاریک را به تصویر می‌کشند؛ شبی که روزگاری مملو از ستاره‌های مسرت بود و ماه امید میان آن می‌درخشید؛ ولی حالا فقط سیاهی بی‌انتها را به آغوش کشیده! ظلماتی که هرچه از آن گذر کنی، هیچ پایانی ندارد! آخ... آخ که دلم تنگ است برای پاهایی که با ذوق بر زمین گام برمی‌داشتند و هرقدم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,898
پسندها
22,749
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
محل سکونت
گورستان آرزوهای مُرده!
  • نویسنده موضوع
  • #5
زندگی جلادی بود که قلبم را سلاخی و در امواج خون‌هایش غرق کرد! خرد را از بطنم به یغما برد و آواهایی مجنون همچو طنابی دور گلویم پیچاند... نواهایی که با بیرون راندنشان از حصار لب‌هایم، هم خودم را در چاه تاریک هراس گرفتار و هم قلب اطرافیانم را به آشوب آغشته می‌کنم! دیگر در هیچ‌کدام از نغمه‌های مجنون من تپش‌های زنده بودن جریان ندارد و تک‌تک واژه‌هایش بوی مرگ می‌دهند... به لطف این زندگی بی‌وفا، دیگر بیمی از مُردن ندارم. دیگر در لحظه‌ها و ثانیه‌ها به دنبال توهمی به نام معجزه نیستم و دیگر آسمان چشمانم هرگز آفتابی نخواهند بود. خورشید لب‌هایم هرگز دوباره طلوع نمی‌کند و قلبم ز آبشار هیچ عشقی نمی‌لرزد... قلبم حیات سرشار درون خود را به قاتلی به نام روزگار باخت و واژه‌های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROHI

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 5)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا