نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته مجموعه دلنوشته‌های نغمه‌های تیمار | محدثه رستگار کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع AROOS MORDE
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 297
  • کاربران تگ شده هیچ

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,969
پسندها
23,559
امتیازها
44,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11

همیشه می‌گویند بعدها بالأخره شادی‌ها از سرزمینی دور حاکم قلمرو‌های دل می‌شوند... می‌گویند صبر کن! می‌گویند امید داشته باش، بعدها یک روز بالأخره خوشبخت می‌شوی! اما گویی غبار غفلت دیدگانشان را پوشانده! ما امروز را زندگی می‌کنیم و خبری از فرداها نداریم. شاید قطارشان در مسیر گذر پرهیاهوی زمان، پذیرای دوست بیگانه‌ای به نام مرگ شود و دیگر هیچ‌گاه به مقصد نرسد! بعدها دیر است؛ خیلی دیر... بعدها بغض‌ها جان‌ها ستانده‌اند. بعدها روح‌ها در زمستان اندوه منجمد شده‌اند... بعدها باورهای خوش در برابر نومیدی سر خم کرده‌اند. بعدها لبخندها یخ زده‌اند و تنها به تزئینی از جنس سراب بدل گشته‌اند بر روی لب‌ها! بعدها ذوق‌ها کور شده‌اند. بعدها گل‌های جوانی پژمرده‌اند... دل‌ها پیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AROOS MORDE

AROOS MORDE

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,969
پسندها
23,559
امتیازها
44,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12

ای من‌‌؛ می‌‌دانم دیرزمانی‌‌ است...
که دیار قلبت متروکه‌‌‌‌ای بیش نیست!
متروکه‌ای‌ست مملو از خاطرات شیرین و قدیمی...
متروکه‌ای که روزی آبادی زیبایی بود...
روزی ساکنینی داشت...
فانوس‌های روشن و درخشانی داشت...
این متروکه روزی آکنده از شکوفه‌ی گل‌های شادی
و سرسبزی درختان امید بود...
آرزوهای خوش، همچون کالسکه‌های رویایی
هربار در وسط این شهر افسانه‌ای رژه می‌رفتند
و خنده‌های از ته دل، آونگ‌های مسرتی بودند
که سا‌‌کنین این شهر را به ضیافت و رقص وامی‌داشتند
اما روزگاری رسید که قلمروی دل به دست حاکمانی ستمگر افتاد
و به آتش کشیده شد، هرآنچه رنگ زندگانی داشت!
ساکنینی که روزی از دریای مهربانی این دیار
سیراب می‌گشتند...
و چراغ‌های مهربانی شهر این دل بر آن‌ها می‌تابید
به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : AROOS MORDE

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 1)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا