دفتر متفرقه دفتر | دفتر متفرقه کاربر نگار 1373

[نگار 1373]

اون روز داشتم به این فکر می‌کردم که چقدر مغز آدما عجیبه
مثلاً ‌می‌بینی یکی بدون حرف زدن، کاملاً ساکت کنارت نشسته و حتی نمی‌تونی تصور کنی که اون آدم به اون ساکتی، در درونش چه طوفان متلاطم و سهمگینی در جریانه که اگه به واقعیت می‌پیوست، کل دنیا رو تو خودش می‌بلعید.
مغز خیلی عجیبه، هر چقدر بهش فکر کنید حتی عجیب‌تر هم میشه.

 

[نگار 1373]

اگه من کسی بودم که اعضای فامیلم رو قبل از تولدم دونه به دونه انتخاب می‌کردم، بعداً همون فامیل هر چقدر که سر تا پام رو آباد می‌کردن، می‌گفتم خب حقمه و باید چشمام رو موقع انتخابشون بیشتر باز می‌کردم، پس خودم کردم که لعنت بر خودم باد!
ولی آقاجان، من که اینا رو خودم انتخاب نکردم، پس چرا باید به زور تحملشون کنم؟ فامیل و این چیزا رو کدوم بوقی اختراع کرد آخه؟!

 

[نگار 1373]

چند وقت پیش داشتم تو یه سایتی می‌چرخیدم که یه تبلیغ نظرم رو جلب کرد. روی تبلیغه کلیک کردم و با این سم خالص مواجه شدم:

​

حالا بماند که خود موسش چقدر بد دسته و دست آدم رو در طولانی مدت مورد عنایات بسیار قرار میده، اون حرکت رادیواکتیویش واقعاً جالب بود برام

اونایی که با اتوکد کار کردن می‌دونن که برای تغییر دادن موقعیت که طرحت رو جا به جا کنی یا سمت دیگه بری، باید کلید اسکرول رو نگه داری و موس رو حرکت بدی.
حالا فکر کن با اعصاب داغون، خسته از طرح زدن و نقشه کشیدن، هی اسکرول رو می‌گیری، هی این لامصب آی لاو یو میگه. چشات داره کور می‌شه، اعصابت تا از هم گسستن فاصله‌ای نداره، بعد یکی کنار گوشت...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[نگار 1373]

تلویزیون تو خونه‌ی ما اکثراً خاموشه، اگه هم روشن بشه همین‌جوری روشنه، دلیل خاصی نداره. هر کی رد میشه یه نگاهی می‌اندازه، و یکی از چیزایی ‌که من هر بار رد میشم می‌بینم داره پخش میشه و فکر من رو درگیر خودش کرده، اون تبلیغای عجیب و احمقانه‌ی بسیار بسیار طولانیه که اصلاً منطقش رو نمی‌فهمم. چرا باید سر چار تا قابلمه یا وسایل خونگی یا شخصی، اندازه‌ی ده دقیقه تا یه ربع وراجی کنن؟
هر وقت اینا رو می‌بینی فکشون داره می‌جنبه :/ بعد سناریو نویس اینا مهارت خاصی هم داشته که داستان مزخرف تبلیغش رو از یه چیزی به یه چیزی که اصلاً و ابداً بهش ربط نداشته بچسبونه.
اصن این تبلیغا عین توهین به شعور مخاطبه بخدا. بابا باور کنید ما گیج نیستیم، یه بار بگید این مثلاً کرم پوسته، این مخلوط کنه، اون قابلمه‌س، ما...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[نگار 1373]

بر اثر برق رفتگی‌های مکرر، بعد از اومدن برق، یکی از دوربینای خونه سوخته و تصویرش بالا نمیاد. (مثلاً محافظم داشت و اینجوری شده)
تو نت زدم دلیل بالا نیومدن تصویر دوربین چیه، گفته ممکنه به خاطر برق رفتن دوربین بسوزه و باید مراقبت به عمل آورد‌ که این اتفاق نیفته.
باشه از این به بعد با چماق می‌شینم بالای تیر چراغ برق که تا برق خواست بره یکی بکوبم تو سرش تا نره. با تشکر از راهنمایی‌های فراوان

 

[نگار 1373]

خود این بحث رفتن برق، تو محله‌ی ما از نیم ساعت در روز شروع شد، رسید به یه ساعت، شد یه ساعت و نیم،‌ حالا هم که امسال شده دو ساعت در روز.
با رفتن برق، نت هم قطع میشه آنتن هم می‌پره، پس گوشیت حتی اگه فول شارژ هم باشه، در بی‌نتی با لپ‌تاپ عمو فردوس هیچ فرقی نداره.
اگه با پی‌سی کار کنی یه بساطه، لپ‌تاپت بر فرض سالم بودن باتریش هم نهایت در بهترین حالت یه ساعت روشن بمونه (تازه اگه‌ کار سنگین نداشته باشی)
می‌خوای موتور برق روشن کنی، اونم بنزین می‌خواد که با اون قیمت بنزین اینم کنسله (قیمت معمولی‌ترین و ضعیف‌ترین موتور برق الان زیر ده میلیون نیست، ژنراتور و صفحه خورشیدی و فلان که بماند)
والا بخدا آدمای قبل از دوران ادیسون بیشتر از ما بهشون خوش می‌گذشته. چون ما برق رو دیدیم و نمی‌تونیم نبود برق...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[نگار 1373]

هر جایی میری ملت دارن به فرهنگ ۲۵۰۰ ساله‌شون می‌نازن. باشه، تا این‌جا این درست.
یک روز، فقط یک روز که کامل به اطرافت دقیق بشی، می‌بینی فرهنگ اینا نهایت یکی دو روزش باشه. خیلی همت کنه نهایت یه هفته.
میری تو طبیعت، می‌بینی همه‌جا آشغال ریختن، درختا رو شکستن و آتیش زدن، حیوونا رو شکار کردن و گرفتن، گیاهای کمیاب و نایاب رو از ریشه درآوردن و از بین بردن.
میری تو خیابون، می‌بینی یارو سر پل و در پارکینگ خونه‌ی مردم خیلی ریلکس پارک کرده، اون یکی داره خلاف میره، اون یکی تا می‌بینه کوچه‌ی ورود ممنوع خلوته و دوربین و پلیس نیست زود میره داخل، یارو داره پشت فرمون چت می‌کنه، این یکی داره به رانندگی یه زن فحشای ناموسی میده و مسخره می‌کنه.
میری بازار، طرف میاد باید کل جنسای مغازه‌دار رو یکی یکی از...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[نگار 1373]

آدما خیلی جالبن
یکی بیاد یه کاری با تو انجام بده که بد باشه، مثلاً تیکه بپرونه بهت، تو کارت فضولی کنه، هر چیزی؛ تو اگه ساکت باشی اون طرف خوشحال‌تر و شنگول‌تر به کارش ادامه میده و هی بدتر میشه. بعد حالا اگه همون حرکت طرف رو تلافی کنی، یعنی مثلاً اگه بهت تیکه پرونده بود، تو هم بهش بپرونی، بهش برمی‌خوره و حتی عصبانی میشه!
بعد جالب‌تر اینجاست که تو میشی آدم بد!!! در بهترین حالت بهت میگن کینه‌ای :/
من قبلاً خیلی رعایت حال چنین افراد پررو و بی‌ادبی رو می‌کردم و هی می‌گفتم اون نمی‌فهمه، تو بهش اهمیت نده. ولی دیدم هر چقدر بیشتر اهمیت ندم، طرف عین دوال‌پا سوارم میشه و پایین نمیاد.
پس بذار بهم بگن کینه‌ای، آره، من‌کینه‌ایم. وقتی من نشستم یه گوشه نون و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[نگار 1373]

به نظر من، نصف دلایلی که آدما به حیوونا آسیب می‌رسونن، به این برمی‌گرده که اکثریت قدیمی‌ترها تو سرشون فرو کردن که حیوون نمی‌فهمه و احساسات هم نداره.
ولی حالا به لطف سوشال مدیا، میشه شاهد این بود که تک تک حیوونا می‌فهمن و در قبال خانواده یا فرزندانشون یا حتی سرپرستشون احساساتی دارن. این‌که یه عده سنگدل با بی‌رحمی تمام حیوونا رو آزار میدن یا جلوی بچه یا مادر، اقدام به کشتن اون یکی می‌کنن، اگه طرف واقعاً مشکل روحی روانی هم نداشته باشه، شک ندارم که بیشترین دلیل کارش همینه.
حیوونا‌ هم می‌فهمن. مخصوصاً اونی که خودش پت داشته یا تجربه‌ی بزرگ کردن حیوان خاصی رو داشته، این رو بهتر می‌دونه. اونا در اکثر مواقع زندگی سختی رو به لطف دستکاریای بی‌نهایت زیاد نژاد انسان تو طبیعت متحمل میشن، پس اگه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[نگار 1373]

داشتم بین وسایلام دنبال یه چیزی می‌گشتم تا رسیدم به چند تا از کتابایی که چندین سال پیش خریده بودم. سه جلد از یه مجموعه‌ی بیست و پنج جلدی بود (در مورد علم و دانش و غیره) و من اون موقع که نوجوون بودم همیشه دوست داشتم که تموم جلداشو داشته باشم. البته اون وقتا قیمت کتاب مثل الان انقدر نجومی نبود ولی بازم این جور مجموعه‌ها قیمت زیادی داشتن و نهایت شاید یکی دو تا جلدش رو گیر می‌آوردی.
هیچ‌وقت جور نشد که کامل بخرمشون و حالا بعد از دیدن اون سه جلد، یاد اون موقع افتادم. الان‌که می‌تونم بخرمش، دیگه به دردم نمی‌خورن (هم دانشش مال زمان گذشته‌س و هم به درد نوجوونا می‌خوره نه من) و اون موقعی که دوست داشتم داشته باشمش، سال‌ها پیش بوده. هر چیزی تو زمان خودش جذابه و وقتی ازش بگذره، عین چایی یخ کرده...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.