بغض یعنی تو سینه چیزی کم دارم
همیشه در خیال بودنش چشمی نم دارم
بغض یعنی بعد ده سال هنوز هم
ارزوی رسیدن به اون صنم دارم
بغض یعنی خاطره یعنی فریاد بر آن
چیزی که هنوز هم توی سرم دارم
بغض یعنی تنهایم گذاشتی و گفتی بیا
نفهمیدی برا آمدن نیاز به لطف و کرم دارم
کرم کن و خدا جون بفرست عزرائیل
تنهایم و دردل کوهی از غم دارم