رادیو !
از کجا معلوم که در برنامه های بعدی ات
عاشق من نشوی
و ترانه های فرهاد و بنان را
از حفظ برایم نخوانی
از کجا معلوم
شاید در برنامه بعدی ات
من جهانگرد شده باشم
و با تو
در سواحل اقیانوسی آرام
قدم بزنم
و به دنبال موجی باشم
که مارا به پیاده رو های تاج محل ببر
لابه لای درخت های سنجدی که
وقتی خمیازه می کشند
بوی
عطر
تمام توریست هارا به دیوانگی می کشد
اما چه فایده
وقتی مادرم با این رابطه خو نمی گیرد
در روز ها آینده
باید تو را از سمساری ها خواستگاری کنم .