- ارسالیها
- 363
- پسندها
- 15,129
- امتیازها
- 39,073
- مدالها
- 17
مامان : النا مردی از بس سرت تو گوشیه بلاخره من جنازتم تحویل نمی گیرم همونجا تو اتاقت اسکلت می شی :/
من : عه مامااان من همین دو دقه پیش ور دل خودت بودم که !!
مامان : تو معلوم نیس تو اون گوشیت چیکارمی کنی که تا ولت می کنن عین کش تمبون می ری میچسبی به گوشیت
من : بعله!! :straight_face:
مامان :والا بخدا دو روز دیگهگندش درمیاد داری چیکار می کنی اون تو:/
من: اوهوم گندش در اومد با من !!(اینجا منظورم این بود که من کاری نمی کنم :/)
مامان: آهاا دیدی خودتم اعتراف کردی یه کاری داریمیکنی منتها حواست جَمعه لو نری
هعی خدا :/ چرا اینقدر این گوشی و چیزای توش برایمامانای ما ابهام داره ؟؟:/
من : عه مامااان من همین دو دقه پیش ور دل خودت بودم که !!
مامان : تو معلوم نیس تو اون گوشیت چیکارمی کنی که تا ولت می کنن عین کش تمبون می ری میچسبی به گوشیت
من : بعله!! :straight_face:
مامان :والا بخدا دو روز دیگهگندش درمیاد داری چیکار می کنی اون تو:/
من: اوهوم گندش در اومد با من !!(اینجا منظورم این بود که من کاری نمی کنم :/)
مامان: آهاا دیدی خودتم اعتراف کردی یه کاری داریمیکنی منتها حواست جَمعه لو نری
هعی خدا :/ چرا اینقدر این گوشی و چیزای توش برایمامانای ما ابهام داره ؟؟:/