فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار نیکى فیروزکوهی

  • نویسنده موضوع Elka Shine
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 42
  • بازدیدها 1,884
  • کاربران تگ شده هیچ

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #1
تو را من ساختم، تو را و خاطراتت را و غمی که لحظه لحظه آبم می‌‌کند.

یک غروب جمعه ناگهان پی‌ بردم اگر این درد در سینه ام نباشد،

دیوانه ای می شوم غریب که فکر می کند خداست

و عشق را و معشوقش را با دستهای خودش آفرید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #2
ما هرگز نخواستیم درک عمیقی از یکدیگر داشته باشیم.

ما هرگز نخواستیم به حسی عمیق و آگاهانه از حضور دیگری دست یابیم.

اعتراف غم انگیزی ست، ولی‌ همین است که من رابطه با تو را بوسیده‌ام گذاشته ام کنار.

قبول دارم دوری سگ زردی ‌ست برادر شغال که زندگی‌ بی‌ نفسهای تو مرگی ست تدریجی‌.

با این حال فکر جنگ با تو مثل تیغ تیزی ‌ست که شاهرگ بودن مرا می‌درد،

آن هم درست لحظه‌ای قبل از لغزیدن به آرامشی ژرف.

همین که در بعد فاصله از دوست داشتن هم فرسوده نمی شویم، دلیل محکمی ‌ست برای آویختنی دوباره به زندگی.

من این ساده بودنهای مقدس را با نزدیک شدن به هیچ بنی‌ بشری عوض نمی کنم،

حتی اگر آن یک نفر تو باشی.‌ ‌
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #3
بانوی کسی باش که بهار را دوست دارد

و باران را

و رسیدن را.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #4
همه زخمها یک روز خوب می‌‌شوند؛

بعضی ها زود تر، بی‌ دردتر، بی‌ هیچ ردی از بین می‌‌روند.

یک روز صبح که لباس می پوشی، متوجه می شوی اثری از آن نیست.

متوجه می شوی خیلی‌ وقت است به آن فکر نکرده ای.

یک روز دیگر آنجا نیست.

بعضی‌ زخمها عمیق ترند، ملتهبند، درد دارند.

با هر لمس بی‌ هوا، سوزشی از زبری روی زخم شروع می شود.

ریشه می زند به اعصاب دستانت،

به اعصاب زانوانت،

به شقیقه ها،

به ماهیچه های قلبت،

به چشمانت،

به کیسه های اشکی گوشه چشمانت.

شبها به پهلوی راست می‌‌خوابی‌

و مواظبی زخمت سر باز نکند.

روز‌ها روی آن را خوب می پوشانی.

دلت نمی خواهد کسی‌ زخمت را ببیند....
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #5
شب است و دیروقت

و جز دوستت دارم، باقیِ کارها بماند برای فردا.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #6
تمام این سالهای بی هیاهو، این هفته های گنگ، این روزهای پرتکلف خاموش،

تمام ساعتهای بیقراری که سهم من از ما پنجره پنجره انتظار بود،

لحظه به لحظه زنده ماندم تا تو را دوست داشته باشم

و ما نفهمیدیم کدامیک از ما در کدامین فصل چنین آسوده تن به مردن داد.

عبور از خاطرات دستها و قلبها اتفاق کدامین لحظه شوم بود که مثل درختی بی ریشه افتاد

و ما نفهمیدیم.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #7
زنها

وقتی خوشحالند، لباسهای زیبا می پوشند.

وقتی خوشحال ترند، گوشواره آویزان می کنند.

غمگین که باشند، با موهایشان ور می روند.

تنها که باشند، کفش می خرند، کتاب می خرند، قهوه زیاد می خورند.

دلتنگ که باشند، عینک سیاه بزرگ می زنند و دور از چشم دنیا با واژه های تلخ، جمله های قشنگ می سازند.

دلگیر که می شوند، فرق می کند؛

گاهی با لباسی زیبا در را برایت باز می کنند و با لبخند به یک چای دعوتت می کنند،

گاهی با کتابی در دست، کنج یک کافه، بی خیال حضور چشمهای کنجکاو با موهایشان بازی می کنند.

...

حالا اگر تو مردی باشی که در هر شرایطی

با همان لباس ساده،

با همان عینکی که گاه به گاه روی صورتت جابجا می...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #8
به خواب من بیا.

انتقام بگیر از سینه به دردآلوده ام،

از زخمی که بیداری به چشمهایم می زند،

از داغی که کابوس نبودنت بر دل شبهایم گذاشته.

انتقام بگیر از عشق،

از این حسرت خاموش،

از این انتظار تلخ،

از این خواب آلودگی زهرآگین روزهای بی تو.

انتقام بگیر از من،

از کسی که تا مرز ناممکن ها فرو پاشید،

از این سقوط،

از این واماندگی،

از این ویرانی رقت انگیز انتقام بگیر.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #9
صبح جمعه ات به خیر.

هر کجا هستی، به یاد من باش.

من با تو چای نوشیده ام،

سفرها کرده ام،

از جنگل، از دریا، از آغوش تو شعرها نوشته ام،

رو به آسمان آبی پرخاطره از تو گفته ام، تو را خواسته ام.

آه ای رویای گمشده!

هر کجا هستی صبح جمعه ات به خیر.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #10
پناهت می دهم.

این آغوش به اندازه تمام تنهایی های تو باز است.

بگذار خیال خام یک شهر هرز بپرد.

بگذار تو را عریان آویزه خوابشان کنند.

بگذار سینه بی ستاره مرا نفرین کنند.

بگذار عشق ما ساحره ای شود سوخته در سیاهی چشمانشان.

دنیای تو همینجاست؛

کنار کسی که قسم می خورد به حرمت دستهای تو،

کنار کسی که با خدای خود قهر می کند، با موهای تو آشتی،

کنار کسی که حرام می کند خواب خودش را بی رؤیای تو،

کنار کسی که با غم چشمهای تو غروب می کند، غروب، محبوب من! غروب،

همان جایی که اگر تو را از من بگیرند، سرم را می گذارم تا بمیرم...
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] سحر

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا