نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شاعر‌پارسی اشعار هاتف اصفهانی

  • نویسنده موضوع Elka Shine
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 38
  • بازدیدها 1,441
  • کاربران تگ شده هیچ

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #11
غم عشق نکویان چون کند در سينه ای منزل

گدازد جسم و گرید چشم و نالد جان و سوزد دل

دل محمل نشين مشکل درون محمل آساید

هزاران خسته جان افشان و خيزان از پی محمل

ميان ما بسی فرق است ای همدرد دم درکش

تو خاری داری اندر پا و من پيکانی اندر دل

نه بال و پر زند هنگام جان دادن ز بيتابی

که میرقصد ز شوق تير او در خاک و خون بسمل

در اول عشق مشکلتر ز هر مشکل نمود اما

ازین مشکل در آخر بر من آسان گشت هر مشکل

به ناحق گرچه زارم کشت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #12
رسيد یار و ندیدیم روی یار افسوس

گذشت روز و شب ما به انتظار افسوس

گذشت عمر گرانمایه در فراق دریغ

نصيب غير شد آخر وصال یار افسوس

گریست عمری آخر ز بيوفائی چرخ

ندید روی تو را چشم اشکبار افسوس

خزان چو بگذرد از پی بهار میآید

خزان عمر ندارد ز پی بهار افسوس

به خاک هاتف مسکين گذشت و گفت آن شوخ

ازین جفاکش ناکام صد هزار افسوس
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #13
از دل رودم یاد تو بيرون نه و هرگز

ليلی رود از خاطر مجنون نه و هرگز

با اهل وفا و هنر افزون شود و کم

مهر تو و بیمهری گردون نه و هرگز

از سرو و صنوبر بگذر سدره و طوبی

مانند به آن قامت موزون نه و هرگز

خون ریختيم ناحق و پرسی که مبادا

دامان تو گيرند به این خون نه و هرگز

در عشق بود غمزدهٔ بيش ز هاتف

در حسن نگاری ز تو افزون نه و هرگز
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #14
بر دست کس افتد چو تو یاری نه و هرگز

در دام کسی چون تو شکاری نه و هرگز

روزم سيه است از غم هجران بود آیا

چون روز سياهم شب تاری نه و هرگز

در بادیهٔ عشق و ره شوق رساند

آزار به هر پا سر خاری نه و هرگز

گردون ستمگر کند این کار که باشد؟

یاری به مراد دل یاری نه و هرگز

در خاطر هاتف همهٔ عمر گذشته است

جز عشق تو اندیشهٔ کاری نه و هرگز
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #15
تا ز جان و دل من نام و نشان خواهد بود

غم و اندوه توام در دل و جان خواهد بود

آخر از حسرت بالای تو ای سرو روان

تا کيم خون دل از دیده روان خواهد بود

گفتم آن روز که دیدم رخ او کاین کودک

آفت دین و دل پير و جوان خواهد بود

رمضان ميکده را بست خدا داند و بس

تا ز یاران که به عيد رمضان خواهد بود

پا مکش از سر خاکم که پس از مردن هم

به رهت چشم اميدم نگران خواهد بود

هاتف اینگونه که دارد هوس مغبچگان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #16
شب و روزی به پایان گر تو را در وصل یار آید

غنيمت دان که بی ما و تو بس ليل و نهار آید

شتابت چيست ای جان از تنم خواهی برون رفتن

دمی از جسم من بيرون مرو شاید که یار آید

تو ای سرو روان تا از کنارم بیسبب رفتی

شب و روز از دو چشمم اشک حسرت در کنار آید

شدم دور از دیار یار و شد عمری که سوی من

نه مکتوبی ز یار آید نه پيکی زان دیار آید

ازو هاتف به این اميد دل خوش کردم و مردم

که شاید گاهگاهی بعد مرگم بر مزار آید
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #17
دل عشاق روا نيست که دلبر شکند

گوهری کس نشنيده است که گوهر شکند

بر نمیدارم از این در سر خویش ای دربان

صد ره از سنگ جفای تو گرم سر شکند
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #18
نه ز هجران تو غمگين نه ز وصلت شادم

که بد و نيک جهان گذران میگذرد

دل بيچاره از آن بيخبر است ار گاهی

شکوه از جور تو ما را به زبان میگذرد

چون ننالم که مرا گریه کنان میبيند

به ره خویش و ز من خنده زنان میگذرد
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #19
گفتم که چاره غم هجران شود نشد

در وصل یار مشکلم آسان شود نشد

یا از تب غمم شب هجران کشد نکشت

یا دردم از وصال تو درمان شود نشد

یا آن صنم مراد دل من دهد نداد

یا این صنمپرست مسلمان شود نشد

یا دل به کوی صبر و سکون ره برد نبرد

یا لحظهای خموش ز افغان شود نشد

یا مدعی ز کوی تو بيرون رود نرفت

چون من اسير محنت هجران شود نشد

یا از کمند غير غزالم جهد نجست

یا ز الفت رقيب پشيمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

Elka Shine

کاربر فعال
سطح
0
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
1,614
امتیازها
17,973
  • نویسنده موضوع
  • #20
داغ عشق تو نهان در دل و جان خواهد ماند

در دل این آتش جانسوز نهان خواهد ماند

آخر آن آهوی چين از نظرم خواهد رفت

وز پيش دیده به حسرت نگران خواهد ماند

من جوان از غم آن تازه جوان خواهم مرد

در دلم حسرت آن تازه جوان خواهد ماند

به وفای تو، من دلشده جان خواهم داد

بیوفایی به تو ای مونس جان خواهد ماند

هاتف از جور تو اینک ز جهان خواهد رفت

قصهٔ جور تو با او به جهان خواهد ماند
 
امضا : Elka Shine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Hilary

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا