تا کِی میخوای بمونی زیر این بارون، هِی راه بری و با خودت حرف بزنی ؟ تا وقتی که دلم خالی بشه از همه چیز. تو نمیدونی قشنگیِ بارون به همین خیس شدنشه به همین دل دادن و دل سپردنش. اینو فقط کسی میفهمه که دلش خیس شده باشه از دلتنگی از حسرت. اونوقته که دیگه نمیترسی از خیسی نمناکِ بارون و راه رفتن تو جاده ای که انتهایی نداره.