متفرقه طنز نویسی به زبان ساده

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

NEGIN_R

مدیر بازنشسته
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
26/7/18
ارسالی‌ها
1,796
پسندها
64,262
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
26
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
⚫ساختار⚫




اول می رویم سراغ ساختار که به طور خلاصه اینطور تعریفش کرده بودم:
«نحوه چینش جملات و بخشهای مختلف نوشته شما».
منظورم از ساختار، قالبهای مختلف نوشتار نیست. مثلا:
نظم و نثر، دو نوع قالب نوشتاری هستند. یا مثلا رباعی و غزل، دو نوع قالب نوشتاری در نظم هستند. یا فرضا فیلمنامه یک قالب نوشتاری نثر است.
البته ممکن است استادان فن تعریفها و دسته بندی های دیگری ارائه کنند. ما اما با هم اینطور قرار می گذاریم که منظور من از ساختار اینها نباشد. بلکه منظورم کمی جزئی تر از اینهاست.

از «کیوان نوینی» این طنز را بخوانید که از آثار برگزیده نخستین جشنواره طنز دانشجویی در بخش نثر بوده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

مدیر بازنشسته
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
26/7/18
ارسالی‌ها
1,796
پسندها
64,262
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
26
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
⚫کلام⚫



اما وقتی از حیطه کلام صحبت می کنم، منظورم انتخاب کلمات است و لحن و ترکیبی که در جملات به کارشان می بریم.
قدیمی ها ضرب المثلی دارند که هنوز وقتی می خواهند بگویند هر چیزی جایی دارد، گاهی در جمع های خودمانی تر آن را به کار می برند. می گویند:
«بشین و بفرما و بتمرگ هرسه یه معنی میده. آدمی باید بفهمه کدوم رو کجا بگه».
این مثل قدیمی ها نمونه روشنی است از این که منظور من از حیطه «کلام» به چه بخشی از نوشته شما مربوط می شود.
اصلا چرا «دیکشنریسم» صفاجویی شما را یاد «فرهنگ لغت» می اندازد؟
صرفا به خاطر این که معنی یک لغت را جلوی آن نوشته؟ نه! دلیل مشخص دیگری هم هست و آن شباهت لحن ستون «دیکشنریسم» با لحن و ادبیاتی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

مدیر بازنشسته
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
26/7/18
ارسالی‌ها
1,796
پسندها
64,262
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
26
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
⚫موقعیت⚫




فرض کنید در فیلمی کمدی، می بینید که یک مرد شیرین عقل کم خرد، توی بیمارستان منتظر است تا دوست دکترش را ببیند. همینطور که ایستاده، یک پرستار تازه وارد، او را با دکتر جراحی که باید الان معده یک بیمار را جراحی کند اشتباه می گیرد و بدون این که به او مهلت حرف زدن بدهد، فورا لباس جراحی به او می پوشاند و مرد خنگ قصه هم خجالت می کشد که روی پرستار را زمین بیندازد. حالا – با توجه به این که می دانید فیلم کمدی است و اتفاق ناگواری هم برای مریض نمی افتد- می توانید منتظر باشید تا کلی اتفاق خنده دار در اتاق عمل بیفتد.
مستربین، شخصیت کمدی عالم سینما، از ایده ای شبیه به این در بخشی از یک فیلمش استفاده کرده.
این وسط ، هیچ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

مدیر بازنشسته
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
26/7/18
ارسالی‌ها
1,796
پسندها
64,262
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
26
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
⚫تضاد⚫



حالا برمی گردیم به عوامل ایجاد طنز.
در شماره قبل، مفصلا درباره عامل «غافلگیری» صحبت کردیم. حالا نوبت به «تضاد» رسیده.
لسلی نیلسون کمدین ، فیلمی دارد به نام
“wrongfully accused”.
این فیلم پر از کمدی موقعیت است و البته فیلمی است که با فانتزی درآمیخته.
می خواهم صحنه ای از فیلم را برایتان تعریف کنم:
لسلی نیلسون، چند نفر را از دست بدمن های داستان نجات داده و با اتوموبیل دارد فرار می کند. بدمن ها با انواع و اقسام سلاح ها گلوله نثار اتوموبیل نیلسون می کنند. در تعقیب و گریز ناگهان اتوموبیل نیلسون پنچر می شود.

اگر ما یک فیلم پلیسی اکشن می دیدیم، منطقی این بود که راننده جان خود و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

مدیر بازنشسته
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
26/7/18
ارسالی‌ها
1,796
پسندها
64,262
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
26
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
⚫بخش چهارم⚫



صحبت ما رسیده بود به عواملی که طنز را در نوشته ما ایجاد می کنند. تا اینجای کار، از «غافلگیری» و «تضاد» حرف زدیم و مشتقات آنها را هم در حد امکان بررسی کردیم.
نوبت رسیده به «ارجاع».
این اسمی است که من برایش انتخاب کرده ام. اگر دارید مطلب طنز می نویسید، «ارجاع دادن» به بانمک تر شدن نوشته تان کمک می کند.
منظورم از ارجاع دادن این است که با یک اشاره کوچک و غیر مستقیم، خواننده تان را یاد چیز دیگری بیندازید. چیزی که خارج از متن شماست و در بین سطوری که می نویسید، هیچ اثر مشهودی از آن وجود ندارد. این که شما چه طور این کار را می کنید برعهده خودتان. البته در مثالهایی که می آورم، به شیوه های ارجاع هم می توانید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

مدیر بازنشسته
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
26/7/18
ارسالی‌ها
1,796
پسندها
64,262
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
26
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
⚫تکرار⚫



حتما دیده اید که توی سریالهای طنز تلویزیون، معمولا یکی- دو تا از تیپ ها یا شخصیت ها یک تکیه کلام ثابت دارند.
مثلا «گل مراد» در سریال «باغ مظفّر» دائم می گفت:
«ها؟»
این «ها»ی سوالی را دم به دقیقه تکرار می کرد. کاری هم نداشت که اصلا گفتنش ربطی به بحث دارد یا نه. تکرار این تکیه کلام، خنده می آورد.
یادتان هست خیلی از ماها وقتی «خشایار مستوفی» در سریال «زیر آسمان شهر» دائم می گفت:
«می زنم تو مختا!»
چقدر می خندیدیم؟ این اصلا حرف خنده داری نیست.
تنها چیزی که خنده دارش می کند، تکرار آن است. تکرار مکرّر و بی شمار.
این تکرار درواقع از همان مکانیسم ارجاع، تولید خنده می کند. در واقع شما با تکرار دائم یک کلمه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

مدیر بازنشسته
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
26/7/18
ارسالی‌ها
1,796
پسندها
64,262
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
26
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
⚫شبیه سازی⚫



می خواهم از یک شیوه کلی برای شما صحبت کنم که با پیاده کردنش، مفصلّا از موهبتهای «ارجاع» بهره مند می شوید.
آن هم شیوه «شبیه سازی» است.
کافی است شما بدون آن که توضیح بدهید که شبیه چه چیزی را ساخته اید، جنس مشابه را به مخاطب عرضه کنید.
ولی شباهت باید در حیطه معلومات مخاطب و آنقدر زیاد باشد که مخاطب، خود، باقی راه را برود. شما ممکن است یک داستان درباره شخصی بنویسید و خصلتهای او را با شوخی نقد کنید.
اگر این شخص یک مقام مسوول باشد که خواننده تان او را می شناسد، شوخی کردن با هر خصلت بدش و هر اتفاقی که در داستانتان برای او رقم می زنید-به خصوص که بر اتفاقهای واقعی هم منطبق باشد- کلی مایه انبساط خاطر و خنده مخاطب شما...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

مدیر بازنشسته
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
26/7/18
ارسالی‌ها
1,796
پسندها
64,262
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
26
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
⚫تقلید مسخره آمیز⚫



یک دستور العمل کلی وجود دارد که با به کارگرفتنش، شما می توانید از مواهب «تضاد»، «ارجاع» و «غافلگیری» در خنداندن مخاطبتان، یکجا و در آن واحد بهره ببرید.
می توانیم اسم این دستورالعمل یا فرمول یا شیوه را بگذاریم: «تقلید مسخره آمیز».
در این شیوه، وظیفه شما تقلید است.
از «زبان یا لحنی دیگر»، از «قالب یا ساختاری دیگر» و یا اساسا از «اثری دیگر».
 
امضا : NEGIN_R
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا