چالش دلنوشته های طنز با کشف شما

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,324
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
سلام خدمت کاربران عزیز یک رمان

در این تاپیک قراره دلنوشته های طنز به سبک جدید بنویسید

دلنوشته هایی از خودتون

به این صورت که میتونید هر موضوعی رو تبدیل به طنز کرده

و از اون یک دلنوشته ی زیبا بسازید

منتظر همکاری شما هستم

در پست بعد نمونه ای ارائه میدم
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,324
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
عطر نفسهایت نفسی تازه به من می بخشید

اگر ؛

دندانهایت را مسواک می کردی !
 
امضا : زینب میشی

روشنک.ا

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,836
پسندها
34,628
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سطح
33
 
  • #3
مگر می‌شود عاشق آن تیله‌های آبی رنگ چشمانت که اقیانوسشان با آدم حرف می‌زند نشد؟
من که بی اندازه عاشق آن دریای آبی‌شان شدم ولی حیف...

حیف که با لنز آبی‌شان کرده بودی !
 

روشنک.ا

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,836
پسندها
34,628
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سطح
33
 
  • #4
گفتم با آن لب‌های سرخت دلم را نلرزان.
نفهمیدی که تشنه‌ی رنگ سرخشان هستم و رفتی...

رفتی و رژ صورتی زدی :|
 

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,324
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
میان بازوانت در اسارتی شیرین به سر می بردم

اگر ؛

بوی تند عرقت آسایشی برایم می گذاشت !
 
امضا : زینب میشی

روشنک.ا

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
1,836
پسندها
34,628
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سطح
33
 
  • #6
گفتی چشمان او به رنگ آسمان بود و زیبایی‌اش تو را مجنون کرد و مرا رهایم کردی. آخر چرا نماندی که به تو بگویم چشمان من هم به رنگ آسمان بود ؛
البته ،
به رنگ آسمان شب، حدودا ده شب به بعد =)
 

Soran

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/1/18
ارسالی‌ها
233
پسندها
3,443
امتیازها
16,763
مدال‌ها
4
سطح
10
 
  • #7
وقتی خسته به خانه می رسم فقط دوست دارم بوی تو را استنشاق کنم، بوی همان عطری که همیشه می زدی و مرا م**س.ت می کردی، اما نمی دانم چرا
چند وقتیست به جای بوی عطر بوی پیاز داغ می دهی!
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Soran

Soran

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/1/18
ارسالی‌ها
233
پسندها
3,443
امتیازها
16,763
مدال‌ها
4
سطح
10
 
  • #8
دوست می دارم حتی وقتی خفته ای هم به صورت چون ماهت بنگرم و خالقش را هزاران آفرین گویم، صورتی که چون مهتاب می درخشد ، چون ماه سفید است و چون خورشید درخشان، اما…
صدای خروپفت نمی گذاشت! حداقل جو عاشقانه را با خرناسه به هم نمی زدی.
 
امضا : Soran

Soran

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/1/18
ارسالی‌ها
233
پسندها
3,443
امتیازها
16,763
مدال‌ها
4
سطح
10
 
  • #9
زیبا هستی و با آن رژ قرمز رنگت می خواهی دلبری کنی؛

اما رویم نمی شود که به تو بگویم:
وقتی رژ قرمز می زنی بیشتر شبیه خون آشام می شوی تا حوری بهشتی!
 
امضا : Soran

زینب میشی

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
31/3/17
ارسالی‌ها
2,008
پسندها
17,324
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
بوسه های گرمت میتوانست دنیای عاشقانه ی ما را

تداوم بخشد

اگر ؛ مقابل صورتم آروغ نمیزدی !
 
امضا : زینب میشی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا