متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متفرقه "پندنامه ای ارزشمند"

  • نویسنده موضوع miss_rahil
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 59
  • بازدیدها 1,738
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #51
تا شوی در روزگار از صابران

رو مکن از دیدن سختی گران

روی خود گر ترش سازی از بلا

خویش را از صابران مشمار هلا

در بلا وقتی که صابر نیستی

نزد اهل صدق شاکر نیستی

بی شکایت صبر تو باشد جمیل

با کسی کم کن شکایت ای خلیل

گر نباشد فخر از درویشیت

کی باهل فقر باشد خویشیت

گر همه جنبش بفرمان باشدت

حرمت از خدمت فراوان باشدت

بنده از خدمت بعقبی می‌رسد

لیکن از حرمت بمولی می‌رسد

حرمتت در خدمت آرام دلست

هر که خدمت کرد مرد مقبلست

گر نگردی ای پسر گرد خلاف

آنگهی زیبد ترا در صبر لاف

گر همی داری فرح را انتظار

در بلا نبود بصیرت هیچ کار
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #52
گر صفا می‌بایدت تجرید شو

گر خرد داری ز اهل دید شو

ترک دعوی هست تجرید ای پسر

فهم کن معنی تفرید ای پسر

اصل تجریدت وداع شهوتست

بلکه کلی انقطاع لذتست

گر دهی یکبار خواهــش نـفس را طلاق

آن زمان گردی تو در تفرید طلاق

گر تو ببریدی ز موجودات امید

آنکه از تجرید گردی مستفید

اعتمادت چون همه بر حق بود

آن دمت تفرید جان مطلق بود

ترک دنیا کن برای آخرت

وز بدن برکش لباس فاخرت

گر بیابی از سعادت این مقام

صاحب تجرید باشی والسلام

گر ز عقبی دست شویی بهر حق

دان که از تفرید گیرندت سبق

رو مجرد باش دایم فرد باش

تا بهر فرقی نشینی گرد باش

گرد کبر و عجب و خودرایی مگرد

قدر خود بشناس و هر جایی مگرد

هر که گرد کورهٔ انگشت گشت

جامه از دودش سیاه و زشت گشت

وانکه باعطار می‌گردد قریب

او همی یابد ز بوی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #53
همنشین صالحان باش ای پسر

هم جدا از فاسقان باش ای پسر

جانب ظالم مکن میل از عزیز

ورکنی گردی از آن خیل ای عزیز

رو ز اهل ظلم بگریز ای فقیر

تا نسوزی ز آتش تیز ای فقیر

صحبت ظالم بسان آتشست

زانکه خلق آزار و تند و سرکشست

از حضور صالحان صالح شوی

ور نشینی با بدان طالح شوی

هر که او با صالحان همدم شود

در حریم خاص حق محرم شود

ای پسر مگذار راه شرع را

اصل یابی گر بگیری فرع را

از شریعت گر نهی بیرون قدم

در ضلالت افتی و رنج و الم

هر که در راه ضلالت می‌رود

از جهالت با بطالت می‌رود

حق طلب و زکار باطل دورباش

در سخا و مردمی مشهور باش

هر که نگزیند صراط مستقیم

در عذاب آخرت ماند مقیم

در ره شیطان منه گام ای اخی

تا نگردی خوار و بدنام ای اخی

هر که در راه حقیقت سالک است

روز و شب خایف ز قهر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #54
دوست گر باشد زیانکار ای پسر

رو طمع زان دوست بردار ای پسر

هر که می‌گوید بدیهای تو فاش

دوست مشمارش بدو همدم مباش

دوستی هرگز مکن با باده خوار

از چنان کس خویشتن را دور دار

منعمی گر می‌کند منع زکات

دور از وی باش تا داری حیات

ای پسر از سود خواران دور باش

خصم ایشان شد خدای نور پاش

دورشو زان کس که خواهد از تو سود

گر سر خود بر قدمهای تو سود

آنکه از مردم همی گیرد ریا

زینها او را نکویی مرحبا
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #55
بر سر بالین بیماران گذر

زانکه هست این سنت خیرالبشر

تا توانی تشنه را سیراب کن

در مجالس خدمت اصحاب کن

خاطر ایتام را دریاب نیز

تا ترا پیوسته حق دارد عزیز

چون شود گریان یتیمی ناگهان

عرش حق در جنبش آید آن زمان

چون یتیمی را کسی گریان کند

مالک اندر دوزخش بریان کند

آنکه خنداند یتیمی خسته را

باز یابد جنت در بسته را

هر که اسرارت کند فاش ای پسر

از چنان کس دور می‌باش ای پسر

در جوانی دار پیران را عزیز

تا عزیز دیگران باشی تو نیز

بر ضعیفان گر ببخشای رواست

کین ز سیرتهای خوب اولیاست

بر سر سیری مخور هرگز طعام

تا نمیرد در برت دل ای غلام

علت مردم ز پر خواری بود

خوردن پر تخم بیماری بود

راحتی نبود حسود شوم را

کاذب بدبخت را نبود وفا

هر منافق را تو دشمن دار باش

از وی و از فعل او بیزار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #56
رو بپرسیدن بر خویشان خویش

تا که گردد مدت عمر تو بیش

هر که گرداند ز خویشاوند رو

بی گمان نقصان پذیرد عمر او

هر که او ترک اقارب می‌کند

جسم خود قوت عقارب می‌کند

گرچه خویشان تو باشند از بدان

بدتر از قطع رحم چیزی مدان

هر که او از خویش خود بیگانه شد

نامش از روی بدی فسانه شد
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #57
چیست مردی ای پسر نیکو بدان

اولا ترسیدن از حق در نهان

عذر خواهان مرد پیش از معصیت

باشدش طاعات بیش از معصیت

آنکه کار نیک مردان می‌کند

با ضعیفان لطف و احسان می‌کند

هر که او باشد ز مردان خدا

باشد اندر تنگ دستی با سخا

ای پسر در صحبت مردان درآی

تا نظرها یابی از فضل خدای

هر که از مردان حق دارد نشان

نگذراند عیب دشمن بر زبان

چون نخواهد مرد حق خصمان هلاک

از غم مردم شود اندوه ناک

می‌نجوید مرد انصاف از کسی

گر رسد ظلم و جفا با وی بسی

هر که پا اندر ره مردان نهاد

کی رود هرگز بدنبال مراد

ای پسر ترک مراد خویش گیر

وانگهی راه سلامت پیش گیر
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #58
فقر می‌دانی چه باشد ای پسر

با تو گویم گر نداری زان خبر

گرچه باشد بی‌نوا در زیر دلق

خویش را منعم نماید پیش خلق

گرسنه باشد ز سیری دم زند

دوستی با دشمنان خود کند

گرچه باشد لاغر و خوار و ضعیف

وقت طاعت کم نباشد از حریف

چون دل پر دارد و دست تهی

می‌نماید در ترازو فربهی

ای پسر خود را بدرویشان سپار

تا نگه دارد ترا پروردگار

با فقیران هر که همدم می‌شود

در سرای خلد محرم می‌شود
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #59
از خدای خویشتن غافل مباش

غافلانه در ره باطل مباش

جای گریه است این جهان دروی مخند

چشم عبرت برگشای و لب به بند

همچو مور از حرص هر سوی مرو

پند ناصح را بگوش جان شنو

ای پسر کودک نهٔ بازی مکن

کار با شیطان بانبازی مکن

نفس بد را در گنه یاری مده

عمر بر باد از تبه کاری مده

هر کجا تهمت بود آنجا مرو

راه حق را همچو نابینا مرو

دشمنی داری از او ایمن مباش

زیر سقف بی ستون ساکن مباش

در ره فسق و هوا مرکب متاز

خویشتن را سخرهٔ شیطان مساز

چون سفر در پیش داری زادگیر

عمر خود را سر بسر هم باد گیر

ای پسر اندیشه از اغلال کن

نفس بد را با لگد پا مال کن

تا نه سوزی سازگاری پیشه کن

از عذاب و قهر حق اندیشه کن

جمله را چون هست بر دوزخ گذر

جای شادی نیست با چندین خطر

آتشی در پیش داری ای فقیر

هیچ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : miss_rahil

miss_rahil

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
583
پسندها
7,006
امتیازها
23,673
مدال‌ها
14
  • نویسنده موضوع
  • #60
هر که آرد این نصیحتها بجای

در دو عالم رحمتش بخشد خدای

ور نیارد این وصیت را بجا

دور ماند بی شکی او از خدا

یا الهی رحم کن بر ما همه

عفو کن جمله گـ ـناه ما همه

عاجزیم و جرمها کرده بسی

نیست ما را غیر تو دیگر کسی

گر بخوانی ور برانی بنده‌ایم

هرچه حکم تست از آن خرسنده‌ایم

رحمت حق باد بر روح آن کسی

کین نصایح را بخواند او بسی
 
امضا : miss_rahil
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا