اعتراف می کنم یبار با دست به یکی کردن با اریا و دانیال یه عروسی رو کلا ویران کردیم :/
شامو که ترکوندیم گیر هیچکی نیمد! (فاز تام و جری برداشتیم گفتیم پارچه زیر غذاهارو بکشیم غذاها نمیوفته کشیدیم غذاها که ریخت هیچی قیافه های ما خیلی باحال بود !) بصورت کاملاااااا اتفاقی لباس عروس به دو بسته ادامس آغشته شد ! تو همه عکسای تکی عروس دوماد هم حتی ما یه دستی ! کله ای ! پایی چیزی انداخته بودییم :/
عروسو دومادم گفتن جبران تمام خبراکاریارو عروسیای خودمون در میارن
ولی الان که بزرگتر شدم واقعا عذاب وجدان گرفتم بابت عروسیشون =(