دنباله دار یه اعتراف بکن!

[HOOYAR]

اعتراف میکنم که خیلی از کارای بدم رو میپسندم و سعی در حرفه ای شدن درش رو دارم

 

[Arjmand]

اعتراف می کنم بعضی ها رو مجبوری تحمل می کنم

 

[Kalŏn]

اعتراف می‌کنم:
صبر و سکوتی که همیشه به داشتنش افتخار می‌کردم داره خفم می‌کنه.

 

[ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ]

اعتراف می کنم که آب در هاون کوبیدن دنیا واتفاقات بسیار درحاله رشده، بو طعم تلخی داره وبسیار چشیدم.

 

[اشک سرخ]

اعتراف میکنم دلم خیلی تنگ شده

 

[HOOYAR]

اعتراف میکنم خیلی وقته بغضم به لبه مرز نزدیک شده و خواستم اونقدر اشک بریزم که اشکام تموم شه ولی با یه خنده بلند فرستادمش ته قلبم

 

[Kuhiyar*]

اعتراف میکنم درحال حاضر دوست ندارم کاری انجام بدهم.

 

[Mozafar.T]

اعتراف میکنم توی مغزم در حال جنگم.

 

[معصومه فخیری]

اعتراف می‌کنم از ریاضی متنفرم.

 

[Seta~]

جهت مشاهده متن کامل باید عضو انجمن شوید

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.