با تو سخن ها دارم رمضان. صدایم را می شنوی؟!| دخترعلی کاربرانجمن یک رمان

[دخترعلی]

سلام رمضان
از امروز روزشمار رفتنت آغاز شده!
می بینی رمضان چه زود رفتنی شدی ؟
می بینی رمضان همان طور که برای آمدنت از ماه قبل ، هفته‌ی قبل روزشماری می کردیم ، الان هم روزشماری دیگر آغاز شده.
رمضان... رمضان...
روز شاد رسیدنت گذشت.
روز جشن اولین نوه‌ی پیامبر گذشت.
شب ضربت خوردن امامم امیرالمومنین گذشت.
شب شهادتش گذشت.
شب های قدر با قدر و منزلت گذشت.
و گذشت.
رمضان گذشت.
و چگونه رقم خورد سال آینده‌ی من و دیگر مسلمانان؟
چگونه رمضان؟
دعا کن رقم امسال انسانیت واسلام خوب رقم خورده باشد با خوب بودن ما بندگان پروردگار.
دعا کن رمضان جان.

 

[دخترعلی]

سلام رمضان
امروز در سراسر کشورم و در برخی از شهرهای جهان فریاد علیه ستمگری و متجاوز بلند بود.
رمضان از چه زمان این ستمگری شروع شد؟
از آن هنگام که ابلیس حاضر نشد فرمان خدا را سرمه چشم کند و عصیان کرد؟
یا از آن زمان که ابلیس در نقشی فریبنده وارد فردوس شد و اولین زن و مرد را فریب داد؟
یا هنگامی که شیطان در روی زمین حسادت را در وجود فرزند آدم برانگیخت و باعث خشم و ریختن اولین خون بر روی زمین شد؟
از کی ستمگری آغازشد؟
و تاکی ادامه دارد.... حتما تا زمانی که انسان به حقوق خود راضی نباشد و به حق دیگران دیده ی غاصبانه بدوزد.
رمضان کمک کن اول در وجود خودمان ریشه ی ت*جاوز و ستمگری را بخشکانیم ... بخشکانیم .
که بعد از آن کار آسانتر خواهد شد.
مرگ بر ستمگری و مرگ بر چشم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[دخترعلی]

سلام رمضان
آمدی و آمدم استقبالت
با توشه‌ی اندکم به استقبالت آمدم تا توشه‌ی بزرگی برای خود فراهم کنم
آرام آرام و با مهربانی جلو رفتی و من به دنبالت آهسته آمدم...
هرچه قدر هم آهسته می روی به تونمی رسم ... اما از تو و مسیرت هم جدا نشده ونمی شوم.
رمضان تو همان راهبر و بلد راهی ومن همان رهروی کمی گیج که گهگاه با نادانی یا شیطنت از تو عقب می افتم.
اما مسیرم را تغییر نمی دهم.
اما چشم از سایه‌ی تو برنمی دارم و برای رهایی و رستگاری دنبال توام.
رمضان مرا دریاب.
گیج... گنگ... ابله... ساده یا ....
اما نافرمان نیستم.
ای خدای رمضان مرا دریاب.

 

[دخترعلی]

سلام رمضان
می‌دانی چندم است؟
چند ساعت دیگر روز بیست وهفتم هم به پایان می‌رسد وبه آستانه‌ی سحر روز بیست وهشتم می‌رویم!
آری این چنین شتابان دور می‌شوی تا سالی دیگرکه معلوم نیست در این جهان باشیم یا قدمی نزدیکتر به خالق!
امسال قبل از آغاز تو من کسی را برای همیشه از دست دادم
او نزد خالقش رفت و من می اندیشم آیا درحسرت این رمضان است یانه؟
به این فکرمی‌کنم که اگر جای او بودم آیا آرامتر از حالا نبودم؟
آیا اگر به جای او، من نزدخالق بودم درحسرت این نبودم که ای کاش زودتر نزد پروردگارم می‌رفتم؟
پرودگارا این جهان وآن جهان هوای بنده‌هایت را داشته باش.

 

[دخترعلی]

سلام رمضان
رمضان در تو در عین تنهایی و عبادت فردی، انسان احساس می‌کند در یک عبادت گروهی شریک است.
اینکه می‌دانی افراد دیگری هم مانند تو سحرگاهان بیدار می‌شوند و شامگاهان کام خود را با دعا و روزی حلال شیرین می‌کنند به انسان حس خوبی می‌دهد.
اینک در اتاق و خانه‌ی خود هم گویی شریک مردم، در کنار سفره‌ی بزرگ عبادت و نماز و روزه و دعا و استغفار و شکرگزاری و ... هستی ، حس بکری به همراه خود دارد.
رمضان در تو فرصتی بیشتر داریم تا به خود و اَعمال و سخنان خود فکر کنیم و باز هم بیش از زمان‌های دیگر به عبادت خدا بپردازیم.
رمضان دوستت دارم چون محبوب انسانهای بزرگواری هستی .
دوستت دارم چون محبوب خدا هستی .
دوستت دارم چون رمضان هستی.

 

[دخترعلی]

سلام رمضان.
سلام ماه محبوب خدا.
سلام ماه میهمانی خدا.
سلام بر تو و آخرین روز حضور تو در زندگیمان.
سلام رمضان.
باز هم باید بقچه‌ی رمضان را ببندیم تا سال دیگر...
سال دیگر اگر باشیم.
رمضان و فالوده‌ی خنک غروب تابستانش هنگام اذان!
رمضان.وگرمای شدید وساعات طولانی تابستانها.
رمضان و افطاری ساده.
رمضان و سحری پر استرس کودکی و نوجوانی و نوشیدن آب تا حد ترکیدن!
رمضان و دور همجمع شدن اعضای خانواده.
رمضان نمازهای سر وقت صبح و ظهر و شب.
رمضان وکلاس های قران و ختم قران.
رمضان و خواندن کتاب های فراوان از داستایوسکی و ر.اعتمادی و سیدنی شلدون و آگاتا کریستی و امیر عشیری و اوریانا فالاچی و ...
رمضان و خواب عالی صبحگاه تا نیم روز.
رمضان و ....
آه رمضان و... رمضان.
هم سفرم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.