نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,248
  • بازدیدها 28,611
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #51
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه‌ ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع ولی لب‌ هایم
هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد

بی قرار توام و در دل تنگم گله‌ هاست
آه بی‌ تاب شدن عادت کم حوصله‌ هاست

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ‌ کس هیچ‌ کس این‌جا به تو مانند نشد
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #52
کاش می شد هیچ کس تنها نبود
کاش می شد دیدنت رویا نبود

گفته بودی باتو می مانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود

سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود

من دعا کردم برای بازگشت
دست های تو ولی بالا نبود

باز هم گفتی که فردا می رسی
کاش روز دیدنت فردا نبود
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #53
خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا

گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا

گر سرم در سر سودات رود نیست عجب

سر سودای تو دارم غم سر نیست مرا

ز آب دیده که به صد خون دلش پروردم

هیچ حاصل به جز از خون جگر نیست مرا

بی رخت اشک همی بارم و گل می‌کارم

غیر از این کار کنون کار دگر نیست مرا

محنت زلف تو تا یافت ظفر بر دل من

بر مراد دل خود هیچ ظفر نیست مرا

بر سر زلف تو زانروی ظفر ممکن نیست

که تواناییی چون باد سحر نیست مرا

دل پروانه صفت گر چه پر و بال بسوخت

همچنان ز آتش عشق تو اثر نیست مرا

غم آن شمع که در سوز چنان بی خبرم

که گرم سر ببرند هیچ خبر نیست مرا

تا که آمد رخ زیبات به چشم خسرو

بر گل و لاله کنون میل نظر نیست مرا
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #54
نفسم باش مرا چون تو کسی نیست عزیز

شهر خالی ست مرا همنفسی نیست عزیز

حافظ از حال من سوخته آگاه تر است

زده ام فالی و فریاد رسی نیست عزیز

نیست حتا پر و بالی که به سویت بپرم

آسمان بی تو مرا جز قفسی نیست عزیز

کیمیایی و من خسته مسی ناچیزم

به سر کوی توام دسترسی نیست عزیز

قلب بیمار مرا عشق شما درمان است

غیر آغوش تو دل را هوسی نیست عزیز
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #55
نفسم باش مرا چون تو کسی نیست عزیز

شهر خالی ست مرا همنفسی نیست عزیز

حافظ از حال من سوخته آگاه تر است

زده ام فالی و فریاد رسی نیست عزیز

نیست حتا پر و بالی که به سویت بپرم

آسمان بی تو مرا جز قفسی نیست عزیز

کیمیایی و من خسته مسی ناچیزم

به سر کوی توام دسترسی نیست عزیز

قلب بیمار مرا عشق شما درمان است

غیر آغوش تو دل را هوسی نیست عزیز
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #56
دل من سمت شما میل پریدن دارد

قدمم سمت شما میل رسیدن دارد

شعر یک گوشه ای از حس قشنگم به شماست

که قلم در ره تو میل تپیدن دارد

روز ها میگذر فرصت ما کافی نیست

حرف از لعل لبت هم که شنیدن دارد

عادتم این شد هر روز به تو فکر کنم

نار چشمان تورا وای کشیدن دارد

اگر ازکوچه ما قصد عبورش کردی

جامه ها در طلبت شوق دریدن دارد

مقصدم گم شده بود و سر راهی بودم

و دلم سمت شما میل پریدن دارد ..
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #57
سخن عشق من افتاده به هر انجمنی

درد این قصه نشسته به دل یاسمنی

برکه را گرچه گرفته همه جا مهر سکوت

به همه چه تو فقط جان من و عشق منی

چه شود گرمی دستان تورا نوش کنم

بعد از آن من بروم تا که کنم کوه کنی

چه شود باز بغل باشد و من باشم و تو

تا ببافی به تنم از تن خود پیرهنی

من همان بلبل شوریده ی نالان توام

تو ولی یک رز زیبا به سرای چمنی

من فقط حرف تورا در همه عالم زده ام

هیچ جایی نزدم جز تو و حسنت سخنی
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #58
بیا بیا که شدم در غم تو سودایی
درآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی

مولانا
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #59
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی

دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی

رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی

حافظ
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
سطح
19
 
ارسالی‌ها
11,235
پسندها
5,542
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #60
ظاهرم قصر است. اما از درون، ویرانه ام

من صدای خسته ی پروانه ای بی خانه ام

عاشق صیادم و عمدا به دام افتاده ام

آه … او پنداشت من دنبال آب و دانه ام

باد، میزد شانه مویش را !!!… تلافی میکنم

گیسوان او،فقط مال من است و شانه ام

باد در مویش روان و من روانی میشوم…

با همین عاشق کشی ها میکند دیوانه ام

عاشقم… دیوانگی های مرا جدی بگیر

آنقدر دیوانه،حتی با خودم بیگانه ام …
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا