You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
شعرکده -*-*ابیات ناب ناب-*-*
یک روز ز بند عالم آزاد نیم | | یک دمزدن از وجود خود شاد نیم |
شاگردی روزگار کردم بسیار | | در کار جهان هنوز استاد نیم |
□
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن | | فردا که نیامده ست فریاد مکن |
برنامده و گذشته بنیاد مکن | | حالی خوش باش و عمر بر باد مکن |
□
ای دیده اگر کور نی گور ببین | | وین عالم پر فتنه و پر شور ببین |
شاهان و سران و سروران زیر گلند | | روهای چو مه در دهن مور بین |
□
برخیز و مخور غم جهان گذران | | بنشین و دمی به شادمانی گذران |
در طبع جهان اگر وفایی بودی | | نوبت بتو خود نیامدی از دگران |
□
چون حاصل آدمی در این شورستان | | جز خوردن غصه نیست تا کندن جان |
خرم دل آنکه زین جهان زود برفت | | و آسوده کسی که خود نیامد به جهان |
□
رفتم که در این منزل بیداد بدن | | در دست نخواهد بر خنگ از باد بدن |
آن را باید به مرگ من شاد بدن | | کز دست اجل تواند آزاد بدن |
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین | | نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین |
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین | | اندر دو جهان کرا بود زهره این |
□
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن | | به ز آن که طفیل خوان ناکس بودن |
با نان جوین خویش حقا که به است | | کالوده و پالوده هر خس بودن |
□
قومی متفکرند اندر ره دین | | قومی به گمان فتاده در راه یقین |
میترسم از آن که بانگ آید روزی | | کای بیخبران راه نه آنست و نه این |
گاویست در آسمان و نامش پروین | | یک گاو دگر نهفته در زیر زمین |
چشم خردت باز کن از روی یقین | | زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین |
□